love is a killer
love is a killer
s.²
p.²
• یک سال بعد •
× بله جناب درسته منم گفتم وقتی از مزر رد شده ناپدید شده
؛ همش تقصیر شماها بود اگه موا....( حرفش با شلیک به رون پاش نصفه موند ) ای اخ
- پس میخوای بگی تقصیر ما بود که تو افراد کافی برای تحویل اسلحه ها نفرستادی ( نزدیک شدن و گذاشتن تفنگ زیر فکش )
؛ الان داری تحدیدم میکنی تو نمیتونی منو بکشی
- که اینطور ( اومد عقب )
-( شلیک کرد به قلبش ) قبلا گفتم دهن گشادت کار دستت میده
× تهیونگ معلومه تو چته خودت خاستی دیگه تو زندگیش نباشی پس چرا این جوری میکنی
- برو کنار (سرد / از اتاق رفت بیرون )
× ( پوفی بیرون داد و رفت دنبال تهیونگ )
ویو جونگکوک
( از اتاق اومدم بیرون دیدم نیست به افراد گفتم اون مرتیکه رو ببرن رفتم سمت اتاق تهیونگ در رو باز کردم روی تخت نشسته بود و دستاش رو لای موهاش برده بود رفتم کنارش رو تخت نشستم و دستم رو گذاشتم رو شونش)
× میخوای ببینیش
- میخوام واقعا میخوام ولی میترسم دوباره براش اتفاقی بیوفته
× نگران نباش بیا یه قرار برات ترتيب میدم از دور ببینیش ولی
- ولی ؟؟
× مطمئنی این تصمیمت درست بوده چون او بعد از مرگ ساختگی تو بعد اون
- بعد اون چی
× اون خیلی افسرده شد
- اینو میدونم ولی تاوقتی بهش آسیبی نرسه اشکالی نداره
× اون سعی کرد خود کشی کنه
- چییییییییییییییییییییییییی چرا الان اینو میگی
× چون ازم نپرسیدی
- ولی این فرق داره ....ای خدا آخر شماها منو روانی میکنیدددددد
- باند رو همین الان انتقال بده کره
× جانننننن دِ الاغ الان ما تو فرانسه ایم چطور میخوای یه شبه باند و شرکت ها رو انتقال بدم کره حداقل ۳ تا ۵ ماه طول میکشه
- من نمیدونم خودت یه کاریش کن
× هوی اورانگوتان بیا ببینم کجا میری
- ( رفت )
× ای خدااااااااااااااااااااااااا تو آخر منو سکته میدی اینقدر که سر تو حرص خوردم یه کار دیگه میکردم الان اینجا ننشسته بودم ( حرف رایج بین مادران ایرانی 😂🤦🏻♀️)
s.²
p.²
• یک سال بعد •
× بله جناب درسته منم گفتم وقتی از مزر رد شده ناپدید شده
؛ همش تقصیر شماها بود اگه موا....( حرفش با شلیک به رون پاش نصفه موند ) ای اخ
- پس میخوای بگی تقصیر ما بود که تو افراد کافی برای تحویل اسلحه ها نفرستادی ( نزدیک شدن و گذاشتن تفنگ زیر فکش )
؛ الان داری تحدیدم میکنی تو نمیتونی منو بکشی
- که اینطور ( اومد عقب )
-( شلیک کرد به قلبش ) قبلا گفتم دهن گشادت کار دستت میده
× تهیونگ معلومه تو چته خودت خاستی دیگه تو زندگیش نباشی پس چرا این جوری میکنی
- برو کنار (سرد / از اتاق رفت بیرون )
× ( پوفی بیرون داد و رفت دنبال تهیونگ )
ویو جونگکوک
( از اتاق اومدم بیرون دیدم نیست به افراد گفتم اون مرتیکه رو ببرن رفتم سمت اتاق تهیونگ در رو باز کردم روی تخت نشسته بود و دستاش رو لای موهاش برده بود رفتم کنارش رو تخت نشستم و دستم رو گذاشتم رو شونش)
× میخوای ببینیش
- میخوام واقعا میخوام ولی میترسم دوباره براش اتفاقی بیوفته
× نگران نباش بیا یه قرار برات ترتيب میدم از دور ببینیش ولی
- ولی ؟؟
× مطمئنی این تصمیمت درست بوده چون او بعد از مرگ ساختگی تو بعد اون
- بعد اون چی
× اون خیلی افسرده شد
- اینو میدونم ولی تاوقتی بهش آسیبی نرسه اشکالی نداره
× اون سعی کرد خود کشی کنه
- چییییییییییییییییییییییییی چرا الان اینو میگی
× چون ازم نپرسیدی
- ولی این فرق داره ....ای خدا آخر شماها منو روانی میکنیدددددد
- باند رو همین الان انتقال بده کره
× جانننننن دِ الاغ الان ما تو فرانسه ایم چطور میخوای یه شبه باند و شرکت ها رو انتقال بدم کره حداقل ۳ تا ۵ ماه طول میکشه
- من نمیدونم خودت یه کاریش کن
× هوی اورانگوتان بیا ببینم کجا میری
- ( رفت )
× ای خدااااااااااااااااااااااااا تو آخر منو سکته میدی اینقدر که سر تو حرص خوردم یه کار دیگه میکردم الان اینجا ننشسته بودم ( حرف رایج بین مادران ایرانی 😂🤦🏻♀️)
۶.۳k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.