انگشتا خسته میشن از تکرارِ مکررِ درد، "د" "ر" "د" زندگی ک
انگشتا خسته میشن از تکرارِ مکررِ درد، "د" "ر" "د" زندگی کردن درده،نداشتن درده،تنهایی درده، من یِ منِ پر درده، همه دردن اگِ نباشنم ،بلخره یروزی درد میشن،من تک تک سلولام دارن فریاد میزنن دردُ، نداشتنُ، این منُ نداشتنُ،
من دلم برای خودم تنگ شده، من خوده قبل این منو میخام.
دردا خیلی درد دارن، قدکشیدن،قدشون بلنده،زورشون زیاده..
من تنهابا یه کوه درد...
کار ما از بغلُ،خوابُ،این چرندیات گذشته ،غم خونه کرده،ته دلمون ..
"":}آخه این دیوونه هرشبُ تنهاست،نامردیِ بگین ندادم،تقاص.♩
""دلم میریزه وقتی بِ این فک میکنم حالت خوب نیس حال بدیات واس من غم برات خوب نیس♩
من دلم برای خودم تنگ شده، من خوده قبل این منو میخام.
دردا خیلی درد دارن، قدکشیدن،قدشون بلنده،زورشون زیاده..
من تنهابا یه کوه درد...
کار ما از بغلُ،خوابُ،این چرندیات گذشته ،غم خونه کرده،ته دلمون ..
"":}آخه این دیوونه هرشبُ تنهاست،نامردیِ بگین ندادم،تقاص.♩
""دلم میریزه وقتی بِ این فک میکنم حالت خوب نیس حال بدیات واس من غم برات خوب نیس♩
۱۰.۶k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰