شیطونکآتیشپارهاستاد

🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓
🍓 #ραят_3
#شیطونک_آتیش_پاره_استاد. 🍒
🍓
🍒
🍓
🍒
🍓
🍒
🍓

شلنگ اب پشت سرش بود

رفتم شلنگ رو برداشتم اب رو هم باز کردم ...
همیشه عادت داشتم به صبری خانم میگفتم سبزی خانم ...

- سبزی خانم ؟
همین که برگشت شلنگ رو گرفتم تو صورتش ...
با صدای بلند خندیدم ...

الان تو دلش معلوم نیست چه فحش های به من میده ...

- اخه دختر من از دست تو چی کار کنم ببین لباسم خیس اب شد اخر سر من از دست تو روانی میشم همین دیروز

رفتم دوتا امپول زدم ...
با خنده گفتم :
- برای چی سبزی خانم ؟

- برای اینکه سرما خورده بودم نیست شما دیروز لطف کردی من رو انداختی تو استخر برای همونه ...

- اهان حقت بود اخه تا شماباشی که نری کار های من رو به مامان بگی ...

دیگه وانستادم ببینم چی میخواد بگه سریع سوار ماشین شدم رفتم به طرف دانشگاه ...

ماشیین رو پارک کردم رفتم به طرف در ورودی ...
ای وای باز الان گیر میدن ..
- خواهرم اون موهات رو بذار تو ...

هیش یه دسته از موهام رو گذاشتم تو ....
الان کلک رشتی میزنم بهت عمو یادگار ...
همین که وارد شدم دوباره موهام رو گذاشتم تو ...

همه ی دانشجو های دانشگاه من رو به اسم شیطون میشناختن ...

مخصوصا حراست عزیز...
ارادت خاصی بهشون دارم

‌🍓🍒
دیدگاه ها (۰)

🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓🍓 #ραят_4#شیطونک_آتیش_پاره_استاد. ...

🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓🍓 #ραят_5#شیطونک_آتیش_پاره_استاد. ...

🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓🍓 #ραят_2#شیطونک_آتیش_پاره_استاد. ...

🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓🍒🍓🍓 #ραят_1#شیطونک_آتیش_پاره_استاد. ...

بیب من برمیگردمپارت : 68+ میدونی کجا قراره قرارداد ببندیم؟ _...

اولین دیدار

نفرین شیرین. پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط