تک پارتی جیهوپ و شهر بازی ترسناک

تک پارتی : جیهوپ و شهر بازی ترسناک

(جیهوپ با چهره‌ای هیجان‌زده، در حالی که دستت را محکم گرفته است، به چرخ و فلک عظیم شهر بازی نگاه می‌کند. تو (AT) و او امروز تصمیم گرفته‌اید که به شهر بازی بروید و کمی خوش بگذرانید، اما هر دوی شما به یک اندازه از وسایل بازی می‌ترسید.)

جیهوپ با شور و شوق به سمت اولین وسیله می‌رود، یک ترن هوایی بزرگ و ترسناک. اما وقتی ترن شروع به حرکت می‌کند، هر دوی شما به شدت وحشت می‌کنید. جیهوپ داد می‌زند و تو چشم‌هایت را می‌بندی.

*   جیهوپ: (با صدای لرزان) "وای خدای من... منو نجات بده..."
*   تو (AT): (با صدای وحشت‌زده) "من دیگه نمیخوام سوار چیزی بشم!!"

(بعد از ترن هوایی، شما به سمت یک تونل وحشت می‌روید. جیهوپ سعی می‌کند تا شجاع باشد، اما وقتی یک روح ناگهان از تاریکی بیرون می‌آید، هر دوی شما از ترس می‌پرید.)

*   جیهوپ: (با صدای لرزان) "وای مامانم... من دیگه نمیخوام اینجور جاها بیام!"
*  تو (AT): (با خنده و ترس) "فکر کنم ما به اندازه کافی تفریح کردیم!"

(شما دو نفر به سمت بازی‌های ساده‌تر می‌روید و سعی می‌کنید تا کمی آرام شوید. شما با هم بازی می‌کنید و برنده می‌شوید و از اینکه با هم هستید، احساس آرامش و امنیت می‌کنید.)

(در پایان روز، شما روی یک نیمکت می‌نشینید و به آسمان غروب نگاه می‌کنید. جیهوپ به تو لبخند میزند.)

*   جیهوپ: (با صدای آرام) "امروز خیلی ترسناک بود، ولی با تو همه چی خیلی خوش گذشت. مهم اینه که با هم بودیم."
*  تو (AT): (با لبخند) "دقیقا، جیهوپ. دفعه بعد بریم سینما."

(با وجود ترس‌هایی که داشتید، شما دو نفر روز خوبی را در کنار هم سپری کردید و این تجربه، شما را به هم نزدیک‌تر کرد.)
دیدگاه ها (۲)

این درخواستی بودتک‌پارتی جیمین (وقتی سرد برخورد می‌کنه):ات ب...

تک پارتی : تهیونگ و سفر عاشقانه(خورشید در حال طلوع است و پرت...

بچها از این ببد بجای ات مینویسم تو و(AT )واسه اینکه تو روبیک...

تک پارتی : جین و آشپزی عاشقانه(جین با لبخندی پر از ذوق، در ح...

ازمایشگاه سرد

عشـق تحقیر شده 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌...

انتخاب در تاریکی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط