پارت دو
پارت دو
ا.ت . نه نه امکان نداره این .را انقد تب کرده مشکلش چیه؟
سوجونگ قسمت کتف رییس تیر خورده بود دچار عفونت شدید شد متاسفانه کار به قلبش کشید هرشب انقد درد تب داره
ا.ت با شنیدن اینا سریع لباسشو در اوردم و رو پیشونیش دستمال گذاشتم جای زخمشو پانسمان کردم دارو بهش دادم خورد
تقریبا ساعت سه بود دیگه بیجون شده بودم دستم دستشو گرفتم که ببینم تب داره یا نه که کم کم چشمام گرم شد خوابیدم........
جیمین. چشممو که باز کردم ساعت هفت صبح بود بارون میومد
نگاهم به پایین تخت افتاد دیدم ا.ت رو زمینه خوابش برده که چشمم به حوله تنش افتاد موهای نم دارش
با اینکه دستم درد میکرد براید استایل بغلش کردم گذاشتم رو تخت که دستم بدجور تیر کشید حوله ای که تنش بود کنار رفته بود بدنش بدجوری تو چشمم بود دست خودم نبود بغلش دراز کشیدم از زیر گردن تا روی نافشو با انگشت اشاره نوازش میکردم پوست براقی که به سردی یخ شده بود با بدن منی که داشت از گرما میسوخت بدجور ترکیبه تحریک کننده ای ساخته بود تو همون حالت خوابم برد..........
ا.ت ویو
چشمامو باز کردم که خودمو تو وحشتناک ترین وضعیت ممکن دیدم
جیمین بغلم خوابیده بود با بالا تنه لخت بغلم کرده بودو دستش رو شکمم بود تا اینجا قابل حضم بود که یهو دیدم حوله تنمه و کل بدنم پیداس سریع خودمو از بغلش کشیدم بیرون برگشتم تو اتاق خودم.....
ا.ت . نه نه امکان نداره این .را انقد تب کرده مشکلش چیه؟
سوجونگ قسمت کتف رییس تیر خورده بود دچار عفونت شدید شد متاسفانه کار به قلبش کشید هرشب انقد درد تب داره
ا.ت با شنیدن اینا سریع لباسشو در اوردم و رو پیشونیش دستمال گذاشتم جای زخمشو پانسمان کردم دارو بهش دادم خورد
تقریبا ساعت سه بود دیگه بیجون شده بودم دستم دستشو گرفتم که ببینم تب داره یا نه که کم کم چشمام گرم شد خوابیدم........
جیمین. چشممو که باز کردم ساعت هفت صبح بود بارون میومد
نگاهم به پایین تخت افتاد دیدم ا.ت رو زمینه خوابش برده که چشمم به حوله تنش افتاد موهای نم دارش
با اینکه دستم درد میکرد براید استایل بغلش کردم گذاشتم رو تخت که دستم بدجور تیر کشید حوله ای که تنش بود کنار رفته بود بدنش بدجوری تو چشمم بود دست خودم نبود بغلش دراز کشیدم از زیر گردن تا روی نافشو با انگشت اشاره نوازش میکردم پوست براقی که به سردی یخ شده بود با بدن منی که داشت از گرما میسوخت بدجور ترکیبه تحریک کننده ای ساخته بود تو همون حالت خوابم برد..........
ا.ت ویو
چشمامو باز کردم که خودمو تو وحشتناک ترین وضعیت ممکن دیدم
جیمین بغلم خوابیده بود با بالا تنه لخت بغلم کرده بودو دستش رو شکمم بود تا اینجا قابل حضم بود که یهو دیدم حوله تنمه و کل بدنم پیداس سریع خودمو از بغلش کشیدم بیرون برگشتم تو اتاق خودم.....
۴.۶k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.