بردمش بیمارستان دکتر اومد

بردمش بیمارستان دکتر اومد

دکتر باهاش چیکار کردین که به این وضع افتاده تا حالا هیچکی آنقدر خون بالا نیاورده

یونگی اتاق شکنجه...جنازه....بوی گوشت و خون و تاریکی ( شک)

دکتر خب باید بگم که ایشون فوبیا به شدت قوی داره که ممکنه حتی فوت بشه
یونگی میتونم ببینمش ؟
دکتر اره ولی ممکنه جیغ بکشه دستاش و به تخت بستیم
یونگی باشه ممنون
رفتم داخل اتاق بیهوش بود و بیدار شد تا به خودش اومد فهمید بیمارستان جیغ بلندی کشید
جسی منو ببرید تورو خدا منو ندزدید بابا کوک بیا نجاتم بده (ترس،استرس،جیغ )
منو ندزد توروخدا( داد)
رفتم سمتش
دستشو گرفتم
یونگی آروم باش
جسی م..من و ندزد( نفس نفس زدن)
یونگی هیچکی نمیتونه بدزدتت
جسی توروخدا دیگه منو زندانی نکنن (گریه شدید)
یونگی باشه
که یهو خون بالا آورد
یونگی حالت خوبه( نگران) دکترررر
دکتر اومد
دکتر برید بیرون بدویید

چند ساعت بعد

دکتر اومد بیرون

دکتر متاسفم ولی ایشون سرطان خون دارن
یونگی ی..یعنی چی
دکتر یعنی نهایتا دو سال زنده میمونن
یونگی نه این امکان نداره بغض
دکتر به نظر میاد دلش برای خانوادش تنگ شده بهتره ببرینش

پارت هدیه برای ۱۰۰ تایی شدنمون💌🩷