ویو جسیکا

ویو جسیکا
یه نفر اومد و در و باز و منو برد پایین و پرتم کرد رو زمین (راستی دوستان عکس جسیکا رو میزارم و همینطور اگنس و آماندا که بزرگ شدن) بلند شدم و بغض کردم یه مرد که فکر کنم منو می‌بره اومد و اشکامو پاک کرد
یونگی گریه نکن دختر کوچولو
جسی به تو ربطی نداره
یونگی میبرمش
پدر ببرش دختره هرزه رو
جسی هرزه تو و دختراتی
یونگی دیگه بریم
همراهش رفتم

ویو یونگی
دختره از چشماش و رفتار اون مرد مشخص بود زندگی سختی داشته دلم نمی‌خواد اذیتش کنم امیدوارم وادارم نکنه
یونگی اسمت چیه خانم کوچولو
جسی جسیکا
یونگی پدر مادر داری؟
جسی الان بگم منو می‌بری پیششون؟
یونگی سوالمو با سوال جواب نده
جسی ارع دارم و الان باید مافیا میشدم و شاهدخت نه برده

یونگی اکی
جسی میشه منو زندانی نکنی
یونگی باشه
این دختره بیش از حد پروعه ولی از چشماش مشخصه خیلی سختی کشیده بردمش و یه اتاق بهش نشون دادم
جسی این اتاق منه؟(ذوق ولی مشخص نبود)
یونگی اره بدون اجازه از اتاق در نمیای
جسی خب

یونگی رفت
عصر
ویو جسیکا
رفتم پایین تا یکم دور بزنم که با اون مرده مواجح شدم
شوگا گفتم بدون اجازه من در نیا بیرون
جسیکا اممم ببخشید حوصلم سررفته
شوگا دختر کوچولو میدونی عاقبت کسایی که از من سرپیچی میکنن چیه؟
جسی ن..نه
دستم و کشید و برد بیرون عمارت یه اتاق تاریک بود که توش کلی دختر که انگار خیلی وقته غذا نخوردن بود
جسی ا..اینا چرا اینجورین
یونگی دارن جون میدن زجر کششون میکنم
جسی م..منو ببر اتاقم
یونگی با کمال میل پوزخند
ویو جسیکا
فرار میکنم و میرم پیش بابا کوک و مامان آت و میشم شاهدخت وقتی مرده رفت بلند شدم رفتم بیرون و قایمکی رفتم حیاط هیچکی نبود زدم بیرون عمارت و با خیال راحت دور شدم تا اینکه کلی بادیگارد دورم جمع شدن و یکیشون از ماشین پیاده شد خیلی عصبی بود
یونگی گمشو تو ماشین( عربده)
جسی بزار برم
یونگی از اعتمادم سو استفاده کردی
جسی ببخشید( گریه) فقط میخواستم خانوادمو ببینم
یونگی بدوووو
رفتم و نشستم تو ماشین و رسیدیم
دیدگاه ها (۲۴)

ویو جسیکارسیدیم که پیاده شد و دنبالش رفتم و منو برد تو یه ات...

بردمش بیمارستان دکتر اومددکتر باهاش چیکار کردین که به این وض...

چند روز بعدویو کوک ات نابود شده و افسرده هیچ ردی از شاهدخت ن...

مرد بدو بریم کلی کار داری جسیکا تولوخدا عمو بزال خدافظی کنمم...

درخواستی🖤🩸🩸

درخواستی طولانیییهای من ا.ت ام یه دختر درونگرا و خیلی قوی (ع...

پارت 15 رفتم داخل عمارت و رفتم بالا نمیدونم چرا این دختر برا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط