بیمارستان بخش مراقبت ویژه
بیمارستان – بخش مراقبت ویژه
ات هنوز هوشیار نیست. دکترها با دیدن چهرهاش، فکر میکنن همون دختریه که اسمش توی پرونده به عنوان "ات" ثبت شده. چون کسی نمیدونه که اون اد نبوده... بلکه اته
پزشک: حال عمومی بیمار بهتره. ولی هنوز هیچ اطلاعاتی از خانوادهاش نداریم. هویتش رو فقط از طریق پرونده مرگ قبلی ثبت کردن...
اداره پلیس – دفتر بازپرس
پلیس: ما جسد رو با پرونده مطابقت دادیم. مدارک، اثر انگشت، حتی وسایل شخصی... همهچیز نشون میده اون جسد، "ات" بوده.
پلیس دوم (مشکوک): ولی چرا عکسای قدیمی با چهرهی اون دختر الان همخوانی ندارن؟ یه چیزی این وسط اشتباهه...
زیر بازجویی – دایون
دایون به دیوار زل زده، اما وقتی حرف از هویت ات میشه، شروع میکنه به خندیدن.
بازپرس: داری به چی میخندی؟
دایون (آروم): شما هیچوقت نمیفهمید... شما فکر میکنید اون دختر "ات" بوده... ولی اون "اد" بود.
بازپرس (متعجب): چی گفتی؟
دایون: اونا دوقلو بودن. من فقط یکی رو میخواستم. اون یکی مال من نبود.
ات هنوز هوشیار نیست. دکترها با دیدن چهرهاش، فکر میکنن همون دختریه که اسمش توی پرونده به عنوان "ات" ثبت شده. چون کسی نمیدونه که اون اد نبوده... بلکه اته
پزشک: حال عمومی بیمار بهتره. ولی هنوز هیچ اطلاعاتی از خانوادهاش نداریم. هویتش رو فقط از طریق پرونده مرگ قبلی ثبت کردن...
اداره پلیس – دفتر بازپرس
پلیس: ما جسد رو با پرونده مطابقت دادیم. مدارک، اثر انگشت، حتی وسایل شخصی... همهچیز نشون میده اون جسد، "ات" بوده.
پلیس دوم (مشکوک): ولی چرا عکسای قدیمی با چهرهی اون دختر الان همخوانی ندارن؟ یه چیزی این وسط اشتباهه...
زیر بازجویی – دایون
دایون به دیوار زل زده، اما وقتی حرف از هویت ات میشه، شروع میکنه به خندیدن.
بازپرس: داری به چی میخندی؟
دایون (آروم): شما هیچوقت نمیفهمید... شما فکر میکنید اون دختر "ات" بوده... ولی اون "اد" بود.
بازپرس (متعجب): چی گفتی؟
دایون: اونا دوقلو بودن. من فقط یکی رو میخواستم. اون یکی مال من نبود.
- ۳.۷k
- ۲۵ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط