قهرمان های من

P:19
ویو کوک
_هیونگ من راستش از ات
×خوشت میاد
_چی تو از کجا....
×خیلی ضایس
_ینی ات فهمیده
×اون خنگ تر از این حرفاس ، خب حرفت همین بود
_ن میخواستم اگه میشه ات رو ببرم خونم
×نمیشه
_هیونگ من ک میدونم مریضه و بخاطر مریضیش آوردیم تروخدا
×هوففف باشه ولی یه وقت داییم نکنیا
_نترس هیونگ
رفتم بیرون
_ات
+جانم ؟
_وسایلات رو جمع کن بریم خونه من
+چرا
×چون من میخوام برم جایی کار دارم
+اوپا ولی من میخوام اینجا باشم برم کتابخ‌....
_خونه من همش رو داره و باشگاه و استخر و...‌‌‌.
+باوشه
ویو ات
رفتم وسایل هام رو آوردم،  آخه هنوز چمدونم رو باز نکرده بودن وسیله بچینم ، رفتم پایین و کوک چمدون رو ازم گرف
+بریم ؟
_بریم
رفتم شوگا رد بغل کردم
+خدافز اوپا
×خدافز جوجه
و آروم دم گوشم طوری ک فقط خودم بشنوم گف
×لبات خیلی نرم و خوبه خوشبحال کوک ک قراره در آینده این هارو بچشه
منظورش چیه ؟ با حرف آخرش خجالت یادم رف و گفتم
+منظورت چیه اوپا؟
×خودت میفهمی😉😉
+باجه ، خدافز
×خدافز
با کوک رفتیم و سوار ماشین شدیم توی راه بودیم ک گوشیم زنگ خورد واییی ن اهنگ زنگم اهنگ مای یو جونگ کوک بود نه نه ، زود جوابشو دادم یوجی بود
مکالمه:(یوجی🦁 ات+)
🦁ا...ات
+جانم ؟
🦁چیزه
+چیه ؟ خو مثه آدم بگو
کوک برگشت بم نگا کرد
_چیزی شده
منم شونمو ب علامته نمیدونم بالا انداختم
🦁..............
ویو شوگا
ات رف واییی شوگا خاک توسرت این چکاری بود تو اتاق کردی اصن کنترلم دست خودم نبود الان چ فکری راجبم میکنه ولی ل.باش خیلی نرم بود عه شوگا این چ فکریه میکنی بزار برم ی چیزی درس کنم شاید فکرم پرت شد
شرایط ۳۰ لایک ۳۰ کامنت