تک پارتی از تهی💖
عاشق کسی بودی که کل قلبتو تصرف کرده بود...کسی که زندگیت با اون خوب بود
روزایی که غمگین بود توعم همراه باهاش غمگین بودی
روزایی که میخندید توعم همراهی میکردی و میخندیدی
تمام روزاهای خوب و یا بدت کنارت بود و بهت میگفت تموم میشه!
کسی که اگه نباشه توعم نیستی درسته کیم تهیونگ نباشه کیم ا.ت ای وجود نداره اما چرا من الان اینجام!
چرا؟ چرا هنوز زندم و یا توی این زمینم؟مگه من نمیگفتم تهیونگ نباشه ا.ت نیست؟یا اصلا تهیونگ کجاس؟کی بود میگفت تموم میشه کی گفت تا اخر عمرم با تو عم توی همه بدی ها یا خوبی ها باهات شریک میشم و هرگز ترکت نمیکنم خب چرا ترکم کرد؟چرا اگه اون رفته من چرا باید اینجا باشم چرا زندم چرا نفس میکشم
زندگیم فقط شده چرا چرا چرا!
اما کسی نیست جواب این چرا هارو بده
زندگی بدون اون معنی عی نداره:)
بدون کیم تهیونگ هیچ ا.ت ای باقی نمیمونه پس وقتشه برم...از اینجا از کل زندگیم برم.....
یکم جلو تر رفتم دستامو باز کردم
و به بالا نگا کردم اشکام میریختن
ببخشید که نمیتونم بدون تو بمونم
به روبه رو نگا کردم جایی بود که خیلی خیلی بزرگ بود و هیچکس جز من اونجا نبود فقط من تنهای تنها درست مثل همیشه
یه دره بود که اگه یکم فقط کافیه یک قدم بردارم تا از این رنج ها عو دردا فراموش کنم...فقط یک قدم:)
فقط یک قدم مونده که این زندگی تموم شه و تمام چیزایی که تجربه کردم رو فراموش کنم
خیانت تهیونگ به منو!
اتفاقایی که حقم نبودو فراموش کنم
چرا رفتی...ببخشید که به اندازه کافی برات خوب نبودم..اما بدون تو نمیشه میخواستم قدم بردارم که ینفر صدام زد
صدام زد!
اون کیه!کسی که بدونش نمیشه زندگی کرد؟خودشه:)
همون موقع اروم سرمو برگردوندم
باد موهامو نوازش میکرد و به این طرف و این طرف میبرد ناامید بهم نگا میکرد خیلی غمگین بود صورتش اما چرا
مگه بم خیانت نکرد پس چرا الان اینجوری عه
-نرو صبر کن
+با صورت اشکی نگاش کردم
+چرا رفتی
+مگه نمیدونستی بدون تو نمیتونم(با بغض)
+خب اگه الان اینجایی چرا رفتی
-ببخشید....من..من دوست دارم
-منم بدون ت نمیتونم
-نرو بدون ت همچیز بده
-همچیز قول میدم مثل قبل خنده به لبات بیارم
-نرو دوست دارم ا.ت نرو
+دیره
+منم دوست داشتم...و دارم اما ت رفتی پس منم باید برم:)
+تا خواستم یه قدم بردارم توصت یه چیزی کشیده شدم و تو بغلش افتادم
-ا.ت بدون تو نمیتونم...میفهمی؟
-نمیتونم...خواهش میکنم تو ترکم نکن
-قول میدم...
+با صورت اشکین نگاش میکردم
+راست میگفت؟دیگه هیچیزیو نمیتونم تشخیص بدم...هیچ چیزی عو...حتی نمیدونم چجوری به دیگران اعتماد کنم!
+قبلا اینارو شنیدم
+گفتی کنارتم...تا ابد اما رفتی
-اما الان کنارتم
-پیشتم...درسته؟
+گریم شدت گرفت
-تو بغلم گرفتمش...بدون تو سخته لعنتی
موهاشو بو کردم
+ازت متنفرم
-منم دوست دارم
+منمم(با گریه)
خلاصه دوباره برگشتی و به زندگی قبلیت برگشتی و اون فردی که دوسش داشتی عو فقط فقط مال خودت کردی حالا اون فقط مال توعه:)
روزایی که غمگین بود توعم همراه باهاش غمگین بودی
روزایی که میخندید توعم همراهی میکردی و میخندیدی
تمام روزاهای خوب و یا بدت کنارت بود و بهت میگفت تموم میشه!
کسی که اگه نباشه توعم نیستی درسته کیم تهیونگ نباشه کیم ا.ت ای وجود نداره اما چرا من الان اینجام!
چرا؟ چرا هنوز زندم و یا توی این زمینم؟مگه من نمیگفتم تهیونگ نباشه ا.ت نیست؟یا اصلا تهیونگ کجاس؟کی بود میگفت تموم میشه کی گفت تا اخر عمرم با تو عم توی همه بدی ها یا خوبی ها باهات شریک میشم و هرگز ترکت نمیکنم خب چرا ترکم کرد؟چرا اگه اون رفته من چرا باید اینجا باشم چرا زندم چرا نفس میکشم
زندگیم فقط شده چرا چرا چرا!
اما کسی نیست جواب این چرا هارو بده
زندگی بدون اون معنی عی نداره:)
بدون کیم تهیونگ هیچ ا.ت ای باقی نمیمونه پس وقتشه برم...از اینجا از کل زندگیم برم.....
یکم جلو تر رفتم دستامو باز کردم
و به بالا نگا کردم اشکام میریختن
ببخشید که نمیتونم بدون تو بمونم
به روبه رو نگا کردم جایی بود که خیلی خیلی بزرگ بود و هیچکس جز من اونجا نبود فقط من تنهای تنها درست مثل همیشه
یه دره بود که اگه یکم فقط کافیه یک قدم بردارم تا از این رنج ها عو دردا فراموش کنم...فقط یک قدم:)
فقط یک قدم مونده که این زندگی تموم شه و تمام چیزایی که تجربه کردم رو فراموش کنم
خیانت تهیونگ به منو!
اتفاقایی که حقم نبودو فراموش کنم
چرا رفتی...ببخشید که به اندازه کافی برات خوب نبودم..اما بدون تو نمیشه میخواستم قدم بردارم که ینفر صدام زد
صدام زد!
اون کیه!کسی که بدونش نمیشه زندگی کرد؟خودشه:)
همون موقع اروم سرمو برگردوندم
باد موهامو نوازش میکرد و به این طرف و این طرف میبرد ناامید بهم نگا میکرد خیلی غمگین بود صورتش اما چرا
مگه بم خیانت نکرد پس چرا الان اینجوری عه
-نرو صبر کن
+با صورت اشکی نگاش کردم
+چرا رفتی
+مگه نمیدونستی بدون تو نمیتونم(با بغض)
+خب اگه الان اینجایی چرا رفتی
-ببخشید....من..من دوست دارم
-منم بدون ت نمیتونم
-نرو بدون ت همچیز بده
-همچیز قول میدم مثل قبل خنده به لبات بیارم
-نرو دوست دارم ا.ت نرو
+دیره
+منم دوست داشتم...و دارم اما ت رفتی پس منم باید برم:)
+تا خواستم یه قدم بردارم توصت یه چیزی کشیده شدم و تو بغلش افتادم
-ا.ت بدون تو نمیتونم...میفهمی؟
-نمیتونم...خواهش میکنم تو ترکم نکن
-قول میدم...
+با صورت اشکین نگاش میکردم
+راست میگفت؟دیگه هیچیزیو نمیتونم تشخیص بدم...هیچ چیزی عو...حتی نمیدونم چجوری به دیگران اعتماد کنم!
+قبلا اینارو شنیدم
+گفتی کنارتم...تا ابد اما رفتی
-اما الان کنارتم
-پیشتم...درسته؟
+گریم شدت گرفت
-تو بغلم گرفتمش...بدون تو سخته لعنتی
موهاشو بو کردم
+ازت متنفرم
-منم دوست دارم
+منمم(با گریه)
خلاصه دوباره برگشتی و به زندگی قبلیت برگشتی و اون فردی که دوسش داشتی عو فقط فقط مال خودت کردی حالا اون فقط مال توعه:)
۴۵.۹k
۰۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.