Since when did love lead to murder?
Since when did love lead to murder?
از کی تا حالا عشق به قتل راه پیدا کرده¿
━━━ • ✙ • ━━━
ادامه پارت 2
+چی داری میگی من اون کیفو کنار صند...
_دهنتو ببند. باید بدمت دست پلیس ولی اینکارو نمیکنم چون انقدر حقیری که دلم واست میسوزه...تو اونقدر بی عرضه ای که نمیتونی کار کنی کیف پیرزن هارو میدزدی ...واقعا که مگه چته که نمیتونی کار کنی
+یاا داری از حدت میگذری من کیفو ندزدیدم اصلا نمیدونم صاحبش کیه داشتم دنبال صاحبش میگشتم
_همه دزدا وقتی گیر میوفتن همینو میگن
ا/ت کلاه تهیونگ رو از سرش برمیداره، میندازه زمین و با کفشش مثل یه تیکه آشغال لهش میکنه
تهیونگ که چشماش گرد شده بود داد زد
+چیکار میکنی
_یبار دیگه تو این محله ببینمت میکشمت فهمیدی؟
و بعدم راه افتاد و رفت تا کیف رو برگردونه به صاحبش
+دیوونه زنجیره ای ...واقعا فکر کرد من دزدم؟ اصلا به من چه دنبال صاحب کیف مردم میگردم باید ول میکردم یه دزد واقعی بر میداشت ...دختره ی روانی
¿¿¿¿¿¿
بعد از شام خانم هان(صاحب کافه) باهم تماس گرفت یکم نگران شدم
_سلام...نگو که فردا هم باید جون بکنم
**نه نگران نباش ردیفش کردم
_واقعا؟
**آره فردا میای میبینی یعنی با این یکی خیلی سود میکنیم
_پس یعنی خیلی کار بلده
**حالا فردا میبینی
¿¿¿¿¿¿¿¿
دوباره همون روزای به درد نخور و عادی، خداکنه از این به بعد یه تغییری تو زندگیم ایجا بشه. یه کار بهتر با حقوق بیشتر پیدا کنم، یکم به خودم و زندگیم سرو سامون بدم و درسم رو ادامه بدم خسته شدم از این وضع، همیشه در انتظار معجزه...
_پس کارگر جدید کجاست
ص. ک: الانا پیداش میشه
_مگه ساعت کاری رو بهش نگفتی چرا انقدر دیر؟
ص. ک: نه من همین که دیدمش استخدامش کردم
یجوری میگی استخدام انگار رئیس شرکت....چیی خمین که دیدی استخدام کردی؟
ص. ک: آره آخه خیلی خوش قیافه و جذاب بود
ا/ت زبونش بند اومده بود و هیچی نگفت
_واقعا که این روزا همه به ظاهر نگاه میکنن(ا/ت قیافه خیلی معمولی داره)
+سلام. صبح بخیر
ا/ت برگشت تا ببینه اون آدم خوش قیافه کیه ولی همین که برگشت با تهیونگ روبه رو شد و چشماش داشت میزد بیرون
+تو...
_تو؟
#BTS #BTS_ARMY #Teahyung #Jimin #Namjoon #Seokjin #yoongi #Heosok #Jungkook #K_pop #Bangtan #ARMY
#بی_تی_اس #کیپاپ #فیک #تهیونگ #جیمین #سوکجین #یونگی #جیهوپ #نامجون #جونگکوک #آرمی #بنگتن #کیپاپر #کیدراما
از کی تا حالا عشق به قتل راه پیدا کرده¿
━━━ • ✙ • ━━━
ادامه پارت 2
+چی داری میگی من اون کیفو کنار صند...
_دهنتو ببند. باید بدمت دست پلیس ولی اینکارو نمیکنم چون انقدر حقیری که دلم واست میسوزه...تو اونقدر بی عرضه ای که نمیتونی کار کنی کیف پیرزن هارو میدزدی ...واقعا که مگه چته که نمیتونی کار کنی
+یاا داری از حدت میگذری من کیفو ندزدیدم اصلا نمیدونم صاحبش کیه داشتم دنبال صاحبش میگشتم
_همه دزدا وقتی گیر میوفتن همینو میگن
ا/ت کلاه تهیونگ رو از سرش برمیداره، میندازه زمین و با کفشش مثل یه تیکه آشغال لهش میکنه
تهیونگ که چشماش گرد شده بود داد زد
+چیکار میکنی
_یبار دیگه تو این محله ببینمت میکشمت فهمیدی؟
و بعدم راه افتاد و رفت تا کیف رو برگردونه به صاحبش
+دیوونه زنجیره ای ...واقعا فکر کرد من دزدم؟ اصلا به من چه دنبال صاحب کیف مردم میگردم باید ول میکردم یه دزد واقعی بر میداشت ...دختره ی روانی
¿¿¿¿¿¿
بعد از شام خانم هان(صاحب کافه) باهم تماس گرفت یکم نگران شدم
_سلام...نگو که فردا هم باید جون بکنم
**نه نگران نباش ردیفش کردم
_واقعا؟
**آره فردا میای میبینی یعنی با این یکی خیلی سود میکنیم
_پس یعنی خیلی کار بلده
**حالا فردا میبینی
¿¿¿¿¿¿¿¿
دوباره همون روزای به درد نخور و عادی، خداکنه از این به بعد یه تغییری تو زندگیم ایجا بشه. یه کار بهتر با حقوق بیشتر پیدا کنم، یکم به خودم و زندگیم سرو سامون بدم و درسم رو ادامه بدم خسته شدم از این وضع، همیشه در انتظار معجزه...
_پس کارگر جدید کجاست
ص. ک: الانا پیداش میشه
_مگه ساعت کاری رو بهش نگفتی چرا انقدر دیر؟
ص. ک: نه من همین که دیدمش استخدامش کردم
یجوری میگی استخدام انگار رئیس شرکت....چیی خمین که دیدی استخدام کردی؟
ص. ک: آره آخه خیلی خوش قیافه و جذاب بود
ا/ت زبونش بند اومده بود و هیچی نگفت
_واقعا که این روزا همه به ظاهر نگاه میکنن(ا/ت قیافه خیلی معمولی داره)
+سلام. صبح بخیر
ا/ت برگشت تا ببینه اون آدم خوش قیافه کیه ولی همین که برگشت با تهیونگ روبه رو شد و چشماش داشت میزد بیرون
+تو...
_تو؟
#BTS #BTS_ARMY #Teahyung #Jimin #Namjoon #Seokjin #yoongi #Heosok #Jungkook #K_pop #Bangtan #ARMY
#بی_تی_اس #کیپاپ #فیک #تهیونگ #جیمین #سوکجین #یونگی #جیهوپ #نامجون #جونگکوک #آرمی #بنگتن #کیپاپر #کیدراما
۱۲.۴k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.