فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت شصت و هفت
بعد از چند مین ازم جدا شد
- نکن دیگه اینکار رو نکن (در حال ساییدن لباش)
∆ لبات ، موهات، بدنت و همینطور خودت مال منی پس حق تعیین تکلیف برای من رو نداری
- بازم میگم من حیوون نیستممممممم
∆ سرکش بازی رو بزار کنار
وگرنه کاری میکنم که تا اخر عمرت پشیمون بشی
- چی مونده تا اونم ازم بگیری؟
∆ یادگار جئون(به شکمش اشاره کرد)
- اینکار رو نکن خواهش میکنم
∆ نگفتم که انجامش میدم
گفتم اگر زیادی مقاومت کنی اون کوچولو اسیب میبینه همین
- باشه
هرچی بگی انجام میدم ولی به بچم دست نزن
∆ خوبه حالا شدی ا/ت مورد علاقه ی من
چند ساعت بعد
نزدیک چند ساعت داخل راه بودیم
که بعد از چند مین رسیدیم دم در یه عمارت
بعد از وایسادن ماشین تهیونگ پیاده شد و دست من رو گرفت و منم پیاده کرد
بدبخت فکر کرده فرار میکنم
رفتیم داخل عمارت
یه عمارت از دل یه فیلم ترسناک
تم عمارت مشکی طلایی بود و با نور قرمز تزیین شده بود
این عمارت خیلی بزرگ بود
خدمتکار ها با لباس های مشکی رنگ و بازشون دونه دونه شروع به تعظیم کردن
تابلو های مختلف و وحشتناک عمارت رو ده برابر ترسناک میکرد
∆ از الان به بعد قراره اینجا زندگی کنی
- .........
∆ در ضمن اتاق من و تو مشترکه
پس در ساعت مشخصی باید داخل اتاق باشی
و اینکه هر کاری که دلم بخواد با اون بدن ریزه میزه ت انجام میدم پس حق اعتراض نداری
الانم برو تا خدمتکار عمارت رو بهت نشون بده
راستی یادت نره که اینجا فرار کردن هیچ معنی نداره چون ۴ ساعت با سئول فاصله داریم و بیرون هم پر از بادیگارده و اگر بفهمم که قصد فرار داشتی تا سر حد مرگ کتکت میزنم تا بفهمی قدرت دست کیه
- مگه تو نمیگفتی دوسم داری ؟
اینه دوست داشتن؟
جونگ کوک از گل به من نازک تر نمیگفت اونوقت تو داری تهدیدم میکنی
∆ اگر همون اول مثل ادم میومدی منم باهات مثل پرنسس ها رفتار میکردم
- نمیزارم دستت بهم بخوره عوضی
∆ فعلا که اینجا کسی نیست تا کمکت کنه پس زیاد دلت رو خوش نکن در ضمن یه نگاهی به اون در بنداز
- خب انداختم
∆ اونجا جای افرادی که ازم سرپیچی میکنن
- نکنه میخوای با زندانی کردنم عشقت رو بهم نشون بدی
∆ نه یکم بیشتر
شاید با شکنجه و روغن داغ بتونم نشونت بدم؟(نیشخند)
- چ .چی؟
∆ البته من با دخترای خوب اینکار رو نمیکنم
مگر نافرمانی ازشون ببینم
- ........
∆ دیگه برو
نمیخوام بیشتر از این باهات درگیر بشم
چون اگر ادامه بدی تا دو دیقه دیگه میفرستمت اونجا
پارت شصت و هفت
بعد از چند مین ازم جدا شد
- نکن دیگه اینکار رو نکن (در حال ساییدن لباش)
∆ لبات ، موهات، بدنت و همینطور خودت مال منی پس حق تعیین تکلیف برای من رو نداری
- بازم میگم من حیوون نیستممممممم
∆ سرکش بازی رو بزار کنار
وگرنه کاری میکنم که تا اخر عمرت پشیمون بشی
- چی مونده تا اونم ازم بگیری؟
∆ یادگار جئون(به شکمش اشاره کرد)
- اینکار رو نکن خواهش میکنم
∆ نگفتم که انجامش میدم
گفتم اگر زیادی مقاومت کنی اون کوچولو اسیب میبینه همین
- باشه
هرچی بگی انجام میدم ولی به بچم دست نزن
∆ خوبه حالا شدی ا/ت مورد علاقه ی من
چند ساعت بعد
نزدیک چند ساعت داخل راه بودیم
که بعد از چند مین رسیدیم دم در یه عمارت
بعد از وایسادن ماشین تهیونگ پیاده شد و دست من رو گرفت و منم پیاده کرد
بدبخت فکر کرده فرار میکنم
رفتیم داخل عمارت
یه عمارت از دل یه فیلم ترسناک
تم عمارت مشکی طلایی بود و با نور قرمز تزیین شده بود
این عمارت خیلی بزرگ بود
خدمتکار ها با لباس های مشکی رنگ و بازشون دونه دونه شروع به تعظیم کردن
تابلو های مختلف و وحشتناک عمارت رو ده برابر ترسناک میکرد
∆ از الان به بعد قراره اینجا زندگی کنی
- .........
∆ در ضمن اتاق من و تو مشترکه
پس در ساعت مشخصی باید داخل اتاق باشی
و اینکه هر کاری که دلم بخواد با اون بدن ریزه میزه ت انجام میدم پس حق اعتراض نداری
الانم برو تا خدمتکار عمارت رو بهت نشون بده
راستی یادت نره که اینجا فرار کردن هیچ معنی نداره چون ۴ ساعت با سئول فاصله داریم و بیرون هم پر از بادیگارده و اگر بفهمم که قصد فرار داشتی تا سر حد مرگ کتکت میزنم تا بفهمی قدرت دست کیه
- مگه تو نمیگفتی دوسم داری ؟
اینه دوست داشتن؟
جونگ کوک از گل به من نازک تر نمیگفت اونوقت تو داری تهدیدم میکنی
∆ اگر همون اول مثل ادم میومدی منم باهات مثل پرنسس ها رفتار میکردم
- نمیزارم دستت بهم بخوره عوضی
∆ فعلا که اینجا کسی نیست تا کمکت کنه پس زیاد دلت رو خوش نکن در ضمن یه نگاهی به اون در بنداز
- خب انداختم
∆ اونجا جای افرادی که ازم سرپیچی میکنن
- نکنه میخوای با زندانی کردنم عشقت رو بهم نشون بدی
∆ نه یکم بیشتر
شاید با شکنجه و روغن داغ بتونم نشونت بدم؟(نیشخند)
- چ .چی؟
∆ البته من با دخترای خوب اینکار رو نمیکنم
مگر نافرمانی ازشون ببینم
- ........
∆ دیگه برو
نمیخوام بیشتر از این باهات درگیر بشم
چون اگر ادامه بدی تا دو دیقه دیگه میفرستمت اونجا
۷۶۸
۱۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.