پارتدو زندگی با خون آشام جذاب من
#پارت_دو_ زندگی با خون آشام جذاب من
رسیدی خونه روی مبل نشستی نگاهی به ساعت کردی ساعت۷رب بود کمی با گوشی ور رفتی تا وقت تلف شه ۷نیم شد رفتی که حاضر شی یه لباس قرمز زیبا با رژ قرمز یه آرایش لایت کردی موهاتو دم اسبی بستی منتظر پدرت بودی که اومد ( علامت پدر×) ( علامت ا.ت+)
×سلام خوبی؟
+سلام آره منتظرت بودم
×باشه من میرم ماشین روشن میکنم توم بیا
+اوک
رفتین پایین دوتایی سوار ماشین شدین به سمت لوکیشن مهمونیرفتین ورسیدین از ماشین پیاده شدی ( علامت خدمتکار*)
*منتظرتون بودیم خانم لطفا دنبالم بیایین
تایید کردی رفتی دنبال خدمتکار رسیدی به یه جای خیلی بزرگ خوشگل لبخندی زدی که یه دفعه دوباره اون پسرو دیدی( جونکوک ) پسر چند لحظه محو زیبایت شد که پدرت صدات کرد که بیایی با ریس های شرکت دیگه آشنا شی نگاهت رو از روی پسر ورداشتی( دوباره نگاهش برداشت😂😐) به سمت پدرت رفتی و با بقیه سلام علیک کردی سخرانی شروع شد میخواستن ریس نمونه رو انتخاب کنن...
خب بچه ها اینم پارت دو
رسیدی خونه روی مبل نشستی نگاهی به ساعت کردی ساعت۷رب بود کمی با گوشی ور رفتی تا وقت تلف شه ۷نیم شد رفتی که حاضر شی یه لباس قرمز زیبا با رژ قرمز یه آرایش لایت کردی موهاتو دم اسبی بستی منتظر پدرت بودی که اومد ( علامت پدر×) ( علامت ا.ت+)
×سلام خوبی؟
+سلام آره منتظرت بودم
×باشه من میرم ماشین روشن میکنم توم بیا
+اوک
رفتین پایین دوتایی سوار ماشین شدین به سمت لوکیشن مهمونیرفتین ورسیدین از ماشین پیاده شدی ( علامت خدمتکار*)
*منتظرتون بودیم خانم لطفا دنبالم بیایین
تایید کردی رفتی دنبال خدمتکار رسیدی به یه جای خیلی بزرگ خوشگل لبخندی زدی که یه دفعه دوباره اون پسرو دیدی( جونکوک ) پسر چند لحظه محو زیبایت شد که پدرت صدات کرد که بیایی با ریس های شرکت دیگه آشنا شی نگاهت رو از روی پسر ورداشتی( دوباره نگاهش برداشت😂😐) به سمت پدرت رفتی و با بقیه سلام علیک کردی سخرانی شروع شد میخواستن ریس نمونه رو انتخاب کنن...
خب بچه ها اینم پارت دو
- ۳.۹k
- ۱۶ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط