پارت 7
#پارت_7
یعنی منو آتش که خواهر و برادریم توی یه خونه و علیها و علیسان و کمال که برادرن توی یه خونه درست بغل دست خونه ما زندگی میکنن ...
و ارسلان بیچاره هم تنها توی خونه ی کنار اوناس ...
البته همیشه تنها نیستیم فقط یه روز در هفته هر کی خونه خودشه وگرنه بقیه روزهای هفته همه توی یه خونه می مونیم ...
+ هوووره کجاییی طوفان ؟؟؟
- هاا
+ دوساعته دارم صدات میکنم رسیدیم بپر پایین ..
- اها باشه .
+، واستا ببینم چرا هی چی صدات می کردم جواب نمیدادی ؟؟؟
- رفتم تو فکر
+ اوکیه میرا انیشتن ( خنده)
- یابوی مسخره
خندید و باهم رفتیم تو که دیدیم همه هستن ...
- بیا آتش خان دوساعته میگم پاشو پاشو ناز میکنه ..
پدربزرگ با خنده گفت ..
+ بزار بیایید تو بعد به رگبار ببندش ...
یعنی منو آتش که خواهر و برادریم توی یه خونه و علیها و علیسان و کمال که برادرن توی یه خونه درست بغل دست خونه ما زندگی میکنن ...
و ارسلان بیچاره هم تنها توی خونه ی کنار اوناس ...
البته همیشه تنها نیستیم فقط یه روز در هفته هر کی خونه خودشه وگرنه بقیه روزهای هفته همه توی یه خونه می مونیم ...
+ هوووره کجاییی طوفان ؟؟؟
- هاا
+ دوساعته دارم صدات میکنم رسیدیم بپر پایین ..
- اها باشه .
+، واستا ببینم چرا هی چی صدات می کردم جواب نمیدادی ؟؟؟
- رفتم تو فکر
+ اوکیه میرا انیشتن ( خنده)
- یابوی مسخره
خندید و باهم رفتیم تو که دیدیم همه هستن ...
- بیا آتش خان دوساعته میگم پاشو پاشو ناز میکنه ..
پدربزرگ با خنده گفت ..
+ بزار بیایید تو بعد به رگبار ببندش ...
۲.۷k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.