Part

Part 14
شرط ها نرسید ولی گذاشتم.

ویو سارا:مثل بقیه روز ها از خواب نازم بیدار شدم رفتم داخل اتاق یونا تا ببینم خوابه یا بیداره خواب بود پس گذاشتم بخوابه رفتم داخل آشپزخانه تا به اجوما کمک کنم
اجوما:نه خانوم آقا گفتن شما کار های خونه را انجام ندید
سارا:نه من میخوان کمکتون کنم یونا که خوابه خوب حوصله منم سر میره خوب حالا من چیکار کنم؟
اجوما:خوب میتونی اشپز خانه را تمیز کنی؟.
سارا:البته الان تمیز میکنم
سارا شروع به تمیز کردن آشپزخانه شد و بلخره یونا بیدار شد و سارا برای یونا پنکیک درست کرد تا بخوره
( بعد از چند مین)
زنگ در زده شد و یکی از نگهبانان در باز کرد و خانوم مسن با لباس قرمز با موهای ی بلوند شده و کلی جواهر که از دور برق میزد وارد شد و با اجوما شروع به صحبت کرد و بعد روی مبل نشست به فو ضولیم گل کرد و به سمت اجوما رفتم
سارا:اجوما این خانومه کیه؟
اجوما:ایشون خانوم جاسپر هستند ( جاسپر جین ماریانووو) مادر زن مرحوم آقای کیم باورم نمیشه که امروز اومده آخه صد سال سیا نمیومد
یونا از اتاقش بیرون آمد
که
اوه نوه عزیزم یونا حالت چیه عزیزکم؟
یونا:خوبم(سرد گفت و رفت پیش سارا)
خ.ج: تهیونگ کی میاد کارش دارم
اجوما: پنج دقیقه دیگه میان
(پنج دقیقه بعد)
ته: اوه خانوم جاسپر چخبر از این طرفا
خ.ج: کار فوری دارم تهیونگ باهات
و به سمت بالا داخل اتاق ته رفتن
ته: خوب بفرما حرفت بزن
خ.ج: تینا زنده اس(مادر یونا و همسر ته)
ته: چی مگه میشه؟
خ.ج:آره تینا زنده اس
ته: من خودم تن بیجون تینا خاک کردم
خ.ج:تینا زنده اس اگه میخوای ببینیش بیا خونمون ( و رفت وسارا اومد)
سارا:تهیونگ چیشده چرا انقدر گرفته ایی؟
ته(موضوع گفت بهش)
سارا: مطمعنی ؟زنداس
ته:فکر نکنم حس میکنم یجای کار میلنگه
شرط ها
کامنت ۲۰
لایک ۲۰
مرسییی از حمایت هاتون قشنگام
دیدگاه ها (۳۱)

Part 15ته: فردا میرم خونش ببینم چخبره سارا:منم میام ته:اص...

Part 16یک هفته از این موضوع میگذشت سارا که دلش دیگه تاقت این...

Part 13:سارا:آخه یونا : الانننننن سارا:بیا این رژ برات بزنم...

Part 12:تهیونگ:قراره که امروز سارا جواب سوالم بده سارا بیا ...

جیمین فیک زندگی پارت ۹۲#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط