پارت[62]
پارت[62]
سوجون:عوا درو باز کرد
سلام تعظیم...
تهیونگ:سلام دخترم کجاس؟
سوجون: سلام آم گرفت خوابید من داشتم این پایین فیلم میدیدم
پسرش:میخوام ابجیمو ببینم
سوجون:بیاین بشینین من میرم میارمش
تهیونگ:باشه
سوجون رف بالا....
سوجون:ببین عفریه یه هرزه حرفی بزنی پارت میکنم فهمدیی؟
دخترش:ب...باشه..
سوجون:گمشو پایین تو اینجا خواب بودی منم پایین بودم شیفهم شد؟
دخترش:آ...آره
سوجون:برو پایین...
رفتن پایین
تهیونگ:دخترم
دخترش:س...سلام اپا اینجا چیکار میکنی؟
تهیونگ:اومدم دنبالا بیا بریم این موقع شب چرا اینجایی یه خبر میدادی حداقل دخترم با یه پسرم تنها بودی بیرون از شهر
دخترش:عا نگران نباشین بیاین بریم خونه...
سوجون:خداحافظ بعدشم یه نکا سنگین میندازه رو دختره تهیونگ که حواسش باشه....
ادامع دارد...
سوجون:عوا درو باز کرد
سلام تعظیم...
تهیونگ:سلام دخترم کجاس؟
سوجون: سلام آم گرفت خوابید من داشتم این پایین فیلم میدیدم
پسرش:میخوام ابجیمو ببینم
سوجون:بیاین بشینین من میرم میارمش
تهیونگ:باشه
سوجون رف بالا....
سوجون:ببین عفریه یه هرزه حرفی بزنی پارت میکنم فهمدیی؟
دخترش:ب...باشه..
سوجون:گمشو پایین تو اینجا خواب بودی منم پایین بودم شیفهم شد؟
دخترش:آ...آره
سوجون:برو پایین...
رفتن پایین
تهیونگ:دخترم
دخترش:س...سلام اپا اینجا چیکار میکنی؟
تهیونگ:اومدم دنبالا بیا بریم این موقع شب چرا اینجایی یه خبر میدادی حداقل دخترم با یه پسرم تنها بودی بیرون از شهر
دخترش:عا نگران نباشین بیاین بریم خونه...
سوجون:خداحافظ بعدشم یه نکا سنگین میندازه رو دختره تهیونگ که حواسش باشه....
ادامع دارد...
۷.۰k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.