پارت ۶۳
پارت ۶۳
فلورا مکثی کرد و بعد شروع به حرف زدن کرد و منم سراسیمه گوش میدادم.....
$داستان از اونجایی شروع میشه که جی هون یعنی پدر جونگ کوک با سویون که میشه مادر جونگ کوک و یونگی ازدواج میکنه......اما هر دوشون از قبل یه بار ازدواج کردن....زن اول جی هون بخاطر اینکه نمی تونست باردار بشه طلاقش داد......شوهر اول سویون هم توی یه تصادف مرده بود.....البته بعضی ها هم میگن بخاطر بیماری مرده.....
اونموقع که اون دوتا با هم ازدواج میکنن یونگی که از همسر اول سویون بوده،دو سالش بوده.......
+پس یونگی از جی هون نیست؟از شوهر اول سویونه؟
$اوهوم.....بخاطر همینم فامیلیش مینه......اما الان دیگه همه ی باند ها به جئون یونگی میشناسنش.....ولی در اصل مین یونگیه......
+ آووو
$دو سال بعد از ازدواجشون جونگ کوک به دنیا میاد..........اما ۵ سال بعد سویون در اثر بیماری سرطان ریه میمیره......
+آووو......جونگ کوک اونموقع به من گفته بود پدرش سرطان ریه داره.....
$خودتم میدونی.....اون همش یه داستان چرت بوده......مادرش در اصل سرطان ریه داشته.....بعضی ها هم میگن بیماریش رو از شوهر قبلیش گرفته......بعضی ها هم میگن کلا ذاتی بیماری داشته......
+هممم......
$جونگ کوک خیلی مادرشو دوست داشت.....تا موقعی که مادرش توی این عمارت بود....همه چی براش عالی بود.....پدرش و برادرش خیلی باهاش خوب بودن....اما از اون موقع که مامانش مرد همه چی عوض شد.....انگار بعد از رفتن اون....شادی و خوشحالی هم از این عمارت رفت.....بخاطر همین روی مادرش خیلی حساسه......
+نباید به مادرش توهین میکردم.....
$........
+راستی پس جیمین چی میشه؟
$آها.......بعد از مرگ سویون.....جی هون ناچارا مجبور شد با یکی از زن های بچه دار یکی از باند ها ازدواج کنه.....یعنی مادر جیمین.....البته بین خودمون بمونه.....بعضی ها میگن مادر جیمین یه ندیمه بوده.....
+واوو
$آره......ولی فکر نمی کنم زیاد درست باشه.....آره دیگه بخاطر همین هم فامیلی اصلی جیمین پارکه......البته جیمین هم مثل یونگی جئون جیمین میشناسین ولی در اصل پارک جیمینه......
+پس در اصل.....جونگ کوک تنها پسر واقعی و خونی جی هونه؟
$آره.......ولی زیاد رابطه خوبی با هم ندارن....چون جونگ کوک فکر میکنه مقصر مرگ مادرش،پدرشه.....
+آخه چطوری؟اون که بر اثر بیماری مرده!....
$نمیدونم والا......از خودش بپرس......
+چه خانواده جالبی دارین....
$اوهوم.....راستی....امشب کسای دیگه ای هم هستن.....
+دیگه کی؟
$جین اوپا.....
+جین اوپا؟
$اوهوم.....جین پسر دایی جونگ کوکه.....و یکی از عضو های اصلی باندمونه.....بخاطر همینم خیلی با هم صمیمی ایم....یه مرد خوشتیپ و خود قد بالا....ماشالا.....ماشالا.....بزنم به تخته.....به قول خودشم ورد واید هندسام.....اعتماد به سقفم که دیگه نگم.....(خنده)
+........(خنده)
$همسرش که میشه جیسو اونی.....یه زن خوشگل و خوش خنده و مهربون.....خیلی دختر خوبیه.....دکتر ماما هم هست......
+......
$با کوچولوشون......هیسو......یه پسر شیطون، ولی شیرین زبون.....که ببینیش دلت می خواد بخوریش.....
+(لبخند)
$راستی یه نفرو معرفی نکردم.....کیم تهیونگ.....یه پسر رو مخ، دختر باز ،گوشت تلخ......
+چرا؟(خنده)
$رو مخ کسی هم راه نره.....رو مخ من ۲۴ ساعته رژه میره.....
+دل پری ازش داری ها؟(خنده)
$آره بابا.....پسره ی هول دختر باز.....کافیه یه دختر خوشگل ببینه....دیگه تمومه.....(حرص)
+(خنده)
$ولی کاری نداریم....درسته رو مخه......ولی خیلی خوشتیپ و جذابه....دخترا براش سر و دست میشکنن...
+اوووو.....واجب شد ملاقات کنم این جناب کیم تهیونگ رو(خنده شیطانی)
$هی....هی....هی....دور برندار.....جنابعالی خودت صاحاب داری.....
+........
$حالا تهیونگ و ول کن......یه نفر دیگه مونده......جانگ هوسوک....دکتر و یه جورایی ستون اصلی این بانده.....
+.....?!
$یعنی اگه هوسوک نبود تا الان تهیونگ و جونگ کوک با لج بازی هاشون به دیار باقی پیوسته بودن.....
"عکس سویون،مادر جونگ کوک اسلاید ۲ و ۳"
سعی می کنم از این به بعد عکس ها رو بزارم....
شرایط
○۱۰۰ کامنت
○۵۰ لایک
فلورا مکثی کرد و بعد شروع به حرف زدن کرد و منم سراسیمه گوش میدادم.....
$داستان از اونجایی شروع میشه که جی هون یعنی پدر جونگ کوک با سویون که میشه مادر جونگ کوک و یونگی ازدواج میکنه......اما هر دوشون از قبل یه بار ازدواج کردن....زن اول جی هون بخاطر اینکه نمی تونست باردار بشه طلاقش داد......شوهر اول سویون هم توی یه تصادف مرده بود.....البته بعضی ها هم میگن بخاطر بیماری مرده.....
اونموقع که اون دوتا با هم ازدواج میکنن یونگی که از همسر اول سویون بوده،دو سالش بوده.......
+پس یونگی از جی هون نیست؟از شوهر اول سویونه؟
$اوهوم.....بخاطر همینم فامیلیش مینه......اما الان دیگه همه ی باند ها به جئون یونگی میشناسنش.....ولی در اصل مین یونگیه......
+ آووو
$دو سال بعد از ازدواجشون جونگ کوک به دنیا میاد..........اما ۵ سال بعد سویون در اثر بیماری سرطان ریه میمیره......
+آووو......جونگ کوک اونموقع به من گفته بود پدرش سرطان ریه داره.....
$خودتم میدونی.....اون همش یه داستان چرت بوده......مادرش در اصل سرطان ریه داشته.....بعضی ها هم میگن بیماریش رو از شوهر قبلیش گرفته......بعضی ها هم میگن کلا ذاتی بیماری داشته......
+هممم......
$جونگ کوک خیلی مادرشو دوست داشت.....تا موقعی که مادرش توی این عمارت بود....همه چی براش عالی بود.....پدرش و برادرش خیلی باهاش خوب بودن....اما از اون موقع که مامانش مرد همه چی عوض شد.....انگار بعد از رفتن اون....شادی و خوشحالی هم از این عمارت رفت.....بخاطر همین روی مادرش خیلی حساسه......
+نباید به مادرش توهین میکردم.....
$........
+راستی پس جیمین چی میشه؟
$آها.......بعد از مرگ سویون.....جی هون ناچارا مجبور شد با یکی از زن های بچه دار یکی از باند ها ازدواج کنه.....یعنی مادر جیمین.....البته بین خودمون بمونه.....بعضی ها میگن مادر جیمین یه ندیمه بوده.....
+واوو
$آره......ولی فکر نمی کنم زیاد درست باشه.....آره دیگه بخاطر همین هم فامیلی اصلی جیمین پارکه......البته جیمین هم مثل یونگی جئون جیمین میشناسین ولی در اصل پارک جیمینه......
+پس در اصل.....جونگ کوک تنها پسر واقعی و خونی جی هونه؟
$آره.......ولی زیاد رابطه خوبی با هم ندارن....چون جونگ کوک فکر میکنه مقصر مرگ مادرش،پدرشه.....
+آخه چطوری؟اون که بر اثر بیماری مرده!....
$نمیدونم والا......از خودش بپرس......
+چه خانواده جالبی دارین....
$اوهوم.....راستی....امشب کسای دیگه ای هم هستن.....
+دیگه کی؟
$جین اوپا.....
+جین اوپا؟
$اوهوم.....جین پسر دایی جونگ کوکه.....و یکی از عضو های اصلی باندمونه.....بخاطر همینم خیلی با هم صمیمی ایم....یه مرد خوشتیپ و خود قد بالا....ماشالا.....ماشالا.....بزنم به تخته.....به قول خودشم ورد واید هندسام.....اعتماد به سقفم که دیگه نگم.....(خنده)
+........(خنده)
$همسرش که میشه جیسو اونی.....یه زن خوشگل و خوش خنده و مهربون.....خیلی دختر خوبیه.....دکتر ماما هم هست......
+......
$با کوچولوشون......هیسو......یه پسر شیطون، ولی شیرین زبون.....که ببینیش دلت می خواد بخوریش.....
+(لبخند)
$راستی یه نفرو معرفی نکردم.....کیم تهیونگ.....یه پسر رو مخ، دختر باز ،گوشت تلخ......
+چرا؟(خنده)
$رو مخ کسی هم راه نره.....رو مخ من ۲۴ ساعته رژه میره.....
+دل پری ازش داری ها؟(خنده)
$آره بابا.....پسره ی هول دختر باز.....کافیه یه دختر خوشگل ببینه....دیگه تمومه.....(حرص)
+(خنده)
$ولی کاری نداریم....درسته رو مخه......ولی خیلی خوشتیپ و جذابه....دخترا براش سر و دست میشکنن...
+اوووو.....واجب شد ملاقات کنم این جناب کیم تهیونگ رو(خنده شیطانی)
$هی....هی....هی....دور برندار.....جنابعالی خودت صاحاب داری.....
+........
$حالا تهیونگ و ول کن......یه نفر دیگه مونده......جانگ هوسوک....دکتر و یه جورایی ستون اصلی این بانده.....
+.....?!
$یعنی اگه هوسوک نبود تا الان تهیونگ و جونگ کوک با لج بازی هاشون به دیار باقی پیوسته بودن.....
"عکس سویون،مادر جونگ کوک اسلاید ۲ و ۳"
سعی می کنم از این به بعد عکس ها رو بزارم....
شرایط
○۱۰۰ کامنت
○۵۰ لایک
۸۵.۲k
۲۵ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.