دوست داشت با تو باشد

دوست داشت با تو باشد
و عصرهای جمعه اش تورا در آغوش بگیرد ...
دست های تو را توی سینه اش جمع کند
و تو هم لابد چانه ات را بگذاری روی سرش ،
توی موهایش ...
و او هم آرام آرام موهای تنک روی دستت را نوازش کند
و به این فکر کند مگر زندگی از این بهتر هم خواهد شد؟
ولی خب ...
زندگی بر پاشنه خواسته ها
و دوست داشتن های ما نمی گردد .

#ریژنه
#داریوش_فقیهی
دیدگاه ها (۱)

الان گرمید نمیفهمید ،وقتی موقعِ جدول بازی کردن ، سوال نوشت آ...

چَشمانتاتمامِ حجتِ با جهان بود..تو که آمدی خواب بر شعر حرام....

عاقل آنست ک هرگز نکند میل سه کارتاهمه وقت وجودش به سلامت باش...

آن غنچه که نشکفت به گلشن شب ماستکامی که روا نمیشود مطلب ماست...

درخواستی🖤🩸🩸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط