من دوستش داشتم

"من دوستش داشتم"
فقط سه تا کلمه نیست، یا یه جمله معنی دار
یا حتی یه حقیقتِ تلخ،خیلی تلخ...
"من دوستش داشتم" بزرگترین حسرتِ
حسرتِ من و تویی که دوباره ما نمیشه،
حسرتِ دستایی که برای اسیر کردنت تو یه آغوش باز نمیشه،
حسرتِ اسمت
حسرتِ اسمت که میمِ مالکیت نمیچسبه بهش از زبونِ یکی...
"من دوستش داشتم"
بزرگترین دلیلِ برایِ بغل کردنِ زانوهات و دیگه دل نبستن به هیچکی،
بزرگ ترین دلیلِ برای شب تا صبح بیدار موندنا،
بزرگ ترین دلیلِ برای رد کردنِ یه سری آهنگا
و بزرگ ترین دلیل برای حالت تهوع موقع خوردن بوی یه سری غذا ها به مشامت...ِ
"من دوستش داشتم"
بزرگ ترین غمِ دنیاست،
غمِ شبایی که سر شده برای باور اینکه دوستت نداشته که رفته،
غمِ بودنایی که یک ثانیه هم جبران نکرده نبودنش رو،
غمِ احساسی که ریخته شده به پای کسی که نخواسته حستو بفهمه...
"من دوستش داشتم"
یه جمله نیست،
تارهای سفید روی سرمونه،
دیوارهایِ دورمونه که از ترسِ نزدیک شدنِ دوباره آدمها و تکرار دوباره همه کابوسا کشیدیم دورمون،
"من دوستش داشتم"
اسمِ دومِ مرگه حتماً...
دیدگاه ها (۱۵)

مردی تنها.....با یک من بغض.....در حالی که نفرت از چشمانش شره...

بلاتکلیفی مثل رقصیدن روی آبه‌...اینکه صبح چشماتو باز میکنی،ن...

حال خوشی دارد این تنهایی.وقتی همه شلوغند.پر از دوست داشتن ها...

دوست داشتن که لباس تن نیستکه هر وقت دلت نخواست عوضش کنیخدا ن...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_286_چرا گریه میکنی دخت...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_215دستامو به هم کوبیدم+ا...

جین کامنت گذاشته 🐹 : چیکار می‌ کنی اینجا جیهوپ ؟🐿️ : تو چیکا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط