فیلمبردار :نمیدونم شاید عوض شده دیگه ،ولم کن😫
فیلمبردار :نمیدونم شاید عوض شده دیگه ،ولم کن😫
کارگردان :😶🌫️
کوک رو با رول گلایدر فرستادن رو آب راه بره داشتن فیلم میگرفتن که یهو بندا کنده شدن کوک افتاد تو آب
همه داشتن نگاه میکردن و باهم حرف میزدن😳
جونگمه همشون رو هل داد اونور پرید تو آب همه میگفتن دختر نرو، چیکار میکنی، عقلتو از دست دادی
جونگمه به حرفشون گوش نکرد رفت سمت کوک دید کوک بیهوشه، بغلش کرد،تونست کوک رو از آب بیرون بیاره نفس مصنوعی داد هیچکس هیچکاری نمیکردو همه داشتن فقط نگاه میکردن جونگمه سر فیلمبردار داد زد:زنگ بزن آمبولانس
فیلمبردار :چی. آهان. باشه .ببخشید .حواسم نبود
جونگمه:سریععععع
زنگ زدن به آمبولانس و کوک رو بردن بیمارستان
جونگمه :دُ.دُ.دُ دکتر ترو خدا کوک چشه
دکتر:حالش خوبه فقط یه شُک کوچیک باعث شده از هوش بره
جونگمه:میتونم برم داخل ؟
دکتر :بله
جونگمه دویید تو اتاق کوک
جونگمه:درسته ازت خوشم نمیاد ولی نمیخوام واست اتفاقی بیوفته 😫
کوک دست جونگمه رو گرفت کشید سمت خودش
کوک:اون کارگردان عوضی کجاست
جونگمه:آ.آ.آی دستمو ول کن بگم
کوک :برو بیارش
جونگمه رفت از لابی کارگردان رو آورد
کوک:یاااااااه😡
کوک :من به درک ،چرا باید جونگمه بپره تو آب من رو از آب بیرون بیاره 😠
کارگردان:چیزه.ببین.نه.میدونی
کوک:برو بیروننننننن😠
جونگمه :کوک آروم باش چیمیشه من بپرم تو آب
کوک جونگمه رو بغل کرد گفت:دیگه هیچوقت جون خوتو به خاطر من به خطر ننداز
بعد اینکه کوک جونگمه رو بغل کرد ،تهیونگ اومد تو
جونگمه با این حالت😫به تهیونگ نگا کرد
با حالت صورتش به تهیونگ گفت:این چشه بیا بکشش اونور
تهیونگ:کوک چیکار میکنی؟
کوک یهو جونگمه رو ول کرد گفت :نه.هیچی.ولش.کن
کارگردان :😶🌫️
کوک رو با رول گلایدر فرستادن رو آب راه بره داشتن فیلم میگرفتن که یهو بندا کنده شدن کوک افتاد تو آب
همه داشتن نگاه میکردن و باهم حرف میزدن😳
جونگمه همشون رو هل داد اونور پرید تو آب همه میگفتن دختر نرو، چیکار میکنی، عقلتو از دست دادی
جونگمه به حرفشون گوش نکرد رفت سمت کوک دید کوک بیهوشه، بغلش کرد،تونست کوک رو از آب بیرون بیاره نفس مصنوعی داد هیچکس هیچکاری نمیکردو همه داشتن فقط نگاه میکردن جونگمه سر فیلمبردار داد زد:زنگ بزن آمبولانس
فیلمبردار :چی. آهان. باشه .ببخشید .حواسم نبود
جونگمه:سریععععع
زنگ زدن به آمبولانس و کوک رو بردن بیمارستان
جونگمه :دُ.دُ.دُ دکتر ترو خدا کوک چشه
دکتر:حالش خوبه فقط یه شُک کوچیک باعث شده از هوش بره
جونگمه:میتونم برم داخل ؟
دکتر :بله
جونگمه دویید تو اتاق کوک
جونگمه:درسته ازت خوشم نمیاد ولی نمیخوام واست اتفاقی بیوفته 😫
کوک دست جونگمه رو گرفت کشید سمت خودش
کوک:اون کارگردان عوضی کجاست
جونگمه:آ.آ.آی دستمو ول کن بگم
کوک :برو بیارش
جونگمه رفت از لابی کارگردان رو آورد
کوک:یاااااااه😡
کوک :من به درک ،چرا باید جونگمه بپره تو آب من رو از آب بیرون بیاره 😠
کارگردان:چیزه.ببین.نه.میدونی
کوک:برو بیروننننننن😠
جونگمه :کوک آروم باش چیمیشه من بپرم تو آب
کوک جونگمه رو بغل کرد گفت:دیگه هیچوقت جون خوتو به خاطر من به خطر ننداز
بعد اینکه کوک جونگمه رو بغل کرد ،تهیونگ اومد تو
جونگمه با این حالت😫به تهیونگ نگا کرد
با حالت صورتش به تهیونگ گفت:این چشه بیا بکشش اونور
تهیونگ:کوک چیکار میکنی؟
کوک یهو جونگمه رو ول کرد گفت :نه.هیچی.ولش.کن
۹.۱k
۱۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.