love inother style پارت30
#love_inother_style #پارت30
#نینا #تهیونگ
نینا
دیش دیش دیش من چقدر نفسممم دیش دیش من چقدر جیگرم دیش..
که یهو ماشین از کنارم رد شدش رید تو لباسم کلا لیچ آب شده بودم
من:هیععع مرتیکه.... و.... وریدی بع لباسم هواست کجاس؟؟
ماشین واستاد اومد عقب یا خدا نکنه منو بدزده خدایا نکنه کلیه هامو دربیارع هیعع روحم شاد یادم گرامی دختر مظلوم وخوبی بودم خدایا اومدم این دنیا که تیکه نصیبم نشد قربون دستت اون دنیا برام کنار بزار مرسی که هستی
شیشه رو کشید پایین هیععع اینکه تمبون خودمونه آقا میگی انگار جرقه زده باشن
من:هوییی کوری نگا فرمم چطوری شدش!!
ته:اوپس فک نمیکردم تو باشی
بیشعور نگا
من:اخیه تمبون جونم چشمات ضعیفه!!
ته؛چی چی به من چی گفتی
*همچین میگه چی گفتی انگار کر گفتم تمبون دیگه
ته:تو به چه حقی گفتی تمبون به من
من:"^_^"بلند فک کردم باز بعدم خوب کردم گفتم
دیدم فرم خشک شده راهمو کشیدم رفتم به حرف زدنش محل ندادم والا شما جواب خنگولا جواب میدین منکه نمیدم
**//**//**
تهیونگ
این دختره دیگه کیه بابا خدا به ننه وباباش صبر بده دستمو مشت کردم جلویی دهنم
من:ااا واستا جلویی چشمام اسممو مسخره میکنه دختره مسخره مسخره کننده
پوفففف من هر روز چشمم باید به ریخت این منور بشه این روزا چه روز نحسی باید بشه ای خدا بهم کمک کن
وارد کلاس شدم دیدم دارع با ساکونو حرف میزنه چشم غره رفت برام اهمیت ندادم و رفتم سرجام چان وجینیونگ وشیائو هم وارد شدش
چان اومد کنارم
چان:خوبی
من:آره خوبم اگه این دختره بزارع
چان:کی رو میگی؟!
به نینا اشاره کردم با چشام
چان:چرا
منم همه ماجرا رو تعریف کردم زد زیر خنده
چان:دقت نکرده بودم تمبون میشه!!
من:هرهر خفه شووو ببینم موهایی ساکونو چیشده؟ چرا قیافه یونگ تو همه
چان:نمیدونم بزار بپرسم یونگگگ
یونگ:هاا چیه
چان:وخه با بک بیا کارت دارم
اومدن
بک؛هوم
چان:بکا حالت خوبه!؟گرفته ای
تمام ماجرا رو برامون تعریف کرد
یونگ:حالاهیچی آبجی خانوم قهر کردن از دیشب حرف نمیزنه حتی تلافی هم نمیکنه
من:که اینطور خوب حق میدم بهش دختراروموهاشون حساس ان
چان:آهان بعداز کجا فهمیدی
من:تجربه 0_0
چان:که تجربه اره"^_~"
من:منحرف بدبخت مامانم هس دیگه گمشو
#نینا #تهیونگ
نینا
دیش دیش دیش من چقدر نفسممم دیش دیش من چقدر جیگرم دیش..
که یهو ماشین از کنارم رد شدش رید تو لباسم کلا لیچ آب شده بودم
من:هیععع مرتیکه.... و.... وریدی بع لباسم هواست کجاس؟؟
ماشین واستاد اومد عقب یا خدا نکنه منو بدزده خدایا نکنه کلیه هامو دربیارع هیعع روحم شاد یادم گرامی دختر مظلوم وخوبی بودم خدایا اومدم این دنیا که تیکه نصیبم نشد قربون دستت اون دنیا برام کنار بزار مرسی که هستی
شیشه رو کشید پایین هیععع اینکه تمبون خودمونه آقا میگی انگار جرقه زده باشن
من:هوییی کوری نگا فرمم چطوری شدش!!
ته:اوپس فک نمیکردم تو باشی
بیشعور نگا
من:اخیه تمبون جونم چشمات ضعیفه!!
ته؛چی چی به من چی گفتی
*همچین میگه چی گفتی انگار کر گفتم تمبون دیگه
ته:تو به چه حقی گفتی تمبون به من
من:"^_^"بلند فک کردم باز بعدم خوب کردم گفتم
دیدم فرم خشک شده راهمو کشیدم رفتم به حرف زدنش محل ندادم والا شما جواب خنگولا جواب میدین منکه نمیدم
**//**//**
تهیونگ
این دختره دیگه کیه بابا خدا به ننه وباباش صبر بده دستمو مشت کردم جلویی دهنم
من:ااا واستا جلویی چشمام اسممو مسخره میکنه دختره مسخره مسخره کننده
پوفففف من هر روز چشمم باید به ریخت این منور بشه این روزا چه روز نحسی باید بشه ای خدا بهم کمک کن
وارد کلاس شدم دیدم دارع با ساکونو حرف میزنه چشم غره رفت برام اهمیت ندادم و رفتم سرجام چان وجینیونگ وشیائو هم وارد شدش
چان اومد کنارم
چان:خوبی
من:آره خوبم اگه این دختره بزارع
چان:کی رو میگی؟!
به نینا اشاره کردم با چشام
چان:چرا
منم همه ماجرا رو تعریف کردم زد زیر خنده
چان:دقت نکرده بودم تمبون میشه!!
من:هرهر خفه شووو ببینم موهایی ساکونو چیشده؟ چرا قیافه یونگ تو همه
چان:نمیدونم بزار بپرسم یونگگگ
یونگ:هاا چیه
چان:وخه با بک بیا کارت دارم
اومدن
بک؛هوم
چان:بکا حالت خوبه!؟گرفته ای
تمام ماجرا رو برامون تعریف کرد
یونگ:حالاهیچی آبجی خانوم قهر کردن از دیشب حرف نمیزنه حتی تلافی هم نمیکنه
من:که اینطور خوب حق میدم بهش دختراروموهاشون حساس ان
چان:آهان بعداز کجا فهمیدی
من:تجربه 0_0
چان:که تجربه اره"^_~"
من:منحرف بدبخت مامانم هس دیگه گمشو
۶.۶k
۰۸ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.