𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:¹⁶
+ چییییی ؟همش خرافاته باباا(خنده)
×نیست ا.ت نیست(جدی و نگران)
+دروغ نگو دیگه(داره خندش بند میاد)
×ا.ت من نگران اینم که یهو یه چیز بدی بگن
+هی امکان نداره بیخیال
×امید وارم(نگران)
.........
(جادوگر ویس اومد)
ج: عرض احترام سرورم!(تعظیم)
پ.ک: میتونی کارتو شروع کنی
-دنبالم بیا(سرد)
(رفتن تو اتاق ا.ت)
- بورا برو بیرون
×هوم
...
ج: بانوی من لطفا روی تخت دراز بکشید!
+ با اینکه میدونم الکی ولی خب!
ا.ت دراز کشید که ناگهان وِیس اونو با یه بشکن بیهوش کرد و با جادوش اونو به بالای تخت هدایت کرد اما انگار چیزی عجیب بود وقتی تیزری از زندگی ا.ت روی گوی جادویی اون جادوگر اومد جادوگر از ترسش جادوش ول شد و ا.ت محکم بر روی تختش کوبیده شد اما در اثر بی هوشی ا.ت بیدار نشد
- چیکار میکنیی نمیبینی ممکنه بیوفته!(عصبی)
ج: سرورممم منو عف(ببخشید)کنید اما...(ترس)
- اما چی ؟
ج: ایشون خیلی خطر ناکن ایشون اگر ملکه بشن کشور رو فتح میکنن ایشون نفرین شدن! اما هیچ راهی برای شکستن این نفرین نیست جادوی بانو انقدر زیاد و خطرناک هست که ممکنه همه رو به کشتن بده ، اگر قبل شکستن نفرین جادوی بانو با جادوی شما ترکیب بشه وارثی که برای سلطنت بدنیا میاره یکی از خطرناک ترین و پر قدرت ترین جادوی جهان رو داره!(ترس)
- چی! چطوری باید نفرین رو از بین ببریم! و اینکه اگه نفرین از بین رفت گادو هم از بین میره؟
ج: خیر سرورم ایشون ارثی جادو دارن اما با این نفرین جادرو سیاه به جادوی سفید ایشون غلبه کرده و ساید سیاه ایشون رو به این دنیا اورده، اما من راهی برای شکستن نفرین پیدا میکنم نگران نباشید! ولی باید ببینم این نفرین از چه نوع هست سرورم
-هوم(متعجب اما سرد)
جادوگر خواست بره اما کوک با قدرتی که داشت گلوی جادوگر رو گرفت
- اگر کسی بویی از این نفرین و از این قضیه ببره مطمئن باش زنده نمیمونی! مخصوصا اگه جک بفهمه شیر فهم شد؟(نگاه ترسناک)
ج: ب. ب.بله اعلاحضرت (ترسیده)
𝐏𝐚𝐫𝐭:¹⁶
+ چییییی ؟همش خرافاته باباا(خنده)
×نیست ا.ت نیست(جدی و نگران)
+دروغ نگو دیگه(داره خندش بند میاد)
×ا.ت من نگران اینم که یهو یه چیز بدی بگن
+هی امکان نداره بیخیال
×امید وارم(نگران)
.........
(جادوگر ویس اومد)
ج: عرض احترام سرورم!(تعظیم)
پ.ک: میتونی کارتو شروع کنی
-دنبالم بیا(سرد)
(رفتن تو اتاق ا.ت)
- بورا برو بیرون
×هوم
...
ج: بانوی من لطفا روی تخت دراز بکشید!
+ با اینکه میدونم الکی ولی خب!
ا.ت دراز کشید که ناگهان وِیس اونو با یه بشکن بیهوش کرد و با جادوش اونو به بالای تخت هدایت کرد اما انگار چیزی عجیب بود وقتی تیزری از زندگی ا.ت روی گوی جادویی اون جادوگر اومد جادوگر از ترسش جادوش ول شد و ا.ت محکم بر روی تختش کوبیده شد اما در اثر بی هوشی ا.ت بیدار نشد
- چیکار میکنیی نمیبینی ممکنه بیوفته!(عصبی)
ج: سرورممم منو عف(ببخشید)کنید اما...(ترس)
- اما چی ؟
ج: ایشون خیلی خطر ناکن ایشون اگر ملکه بشن کشور رو فتح میکنن ایشون نفرین شدن! اما هیچ راهی برای شکستن این نفرین نیست جادوی بانو انقدر زیاد و خطرناک هست که ممکنه همه رو به کشتن بده ، اگر قبل شکستن نفرین جادوی بانو با جادوی شما ترکیب بشه وارثی که برای سلطنت بدنیا میاره یکی از خطرناک ترین و پر قدرت ترین جادوی جهان رو داره!(ترس)
- چی! چطوری باید نفرین رو از بین ببریم! و اینکه اگه نفرین از بین رفت گادو هم از بین میره؟
ج: خیر سرورم ایشون ارثی جادو دارن اما با این نفرین جادرو سیاه به جادوی سفید ایشون غلبه کرده و ساید سیاه ایشون رو به این دنیا اورده، اما من راهی برای شکستن نفرین پیدا میکنم نگران نباشید! ولی باید ببینم این نفرین از چه نوع هست سرورم
-هوم(متعجب اما سرد)
جادوگر خواست بره اما کوک با قدرتی که داشت گلوی جادوگر رو گرفت
- اگر کسی بویی از این نفرین و از این قضیه ببره مطمئن باش زنده نمیمونی! مخصوصا اگه جک بفهمه شیر فهم شد؟(نگاه ترسناک)
ج: ب. ب.بله اعلاحضرت (ترسیده)
۱.۰k
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.