اونقدرام بی رحم نیستم

+اونقدرام بی رحم نیستم
٪صد البته...ارباب اجازه میدین از اتاق برم؟
+برو به بادیگارد بگو ببرتت پیش خانواده ت فردا میان دنبالت
٪و..واقعاااا
+اره چون دختر خوبی هستی
٪مرسی ارباب جونمممم...نه چیزه خیلی ممنونننن
+برو فعلا خدافظ
٪با اجازه
با خوشحالی رفت سمت در وای حوصله ام سر رفته من نیاز به استراحت ندارم زنگ و فشار دادم که سریع یه خدمتکار اومد تو
•امری داشتین؟
+می‌خوام برم بیروم
•ولی ارباب..ارباب جین گفتن..
+اختیار شما دست منه نه جین
جین اومد
°چه خبره
+مرتیکه دستمو باز کن
°ببین تهیونگ روانیم نکن میگم بیان آرام بخش بزنن بهتتت
+رفاقتا بو شاش گرفته
°بخاطر خودت اینکارو کردم پرنسست این بلا رو سرت آورده تازه شش روز مونده تا حالت خوب بشه
+باشه...جین به بادیگارد ها بگو دنبال آت بگردن پیداش کنم یه عالمه تنبیه براش در نظر گرفتم
°خدا نکنه..زیر لب
+جین حیف که دستم بستست وگرنه با دستای خودم میکشتمت
°وحشیییی اصلا من رفتم خدافظ
+به سلامت ایش