ازدواج اجباری♥ p24
ات میخواست برداره که ته ازش گرفت جواب داد
ته. سلام
هیونجین. عه ته سلام میگم اماده این بریم صاحل؟
ته. اره
هیونحین. اوکی ما 10دقیقه دیگه اونجاییم
ته. چیی؟
هیونجین. اره دیگه مگه اماده نیستی؟
ته. نه اماده ایم خدافظ
قط کرد
ات. چرا الکی زر زدی ما که اماده نیستیم
ته. بدو بدو بریم امادشیم
ات. باشه
رفتن لباساشون رو پوشیدن
ته. با این میری؟
ات. میرم اونجا عوض کنم
ته. اوکی که زنگ در امد
رفتن باز کردن که دیدن هیونجین سوبین و ماری هست
ماری. هایی.. چیزه ات با اینا میری؟
ات. بابا شما چقدر گیر میدین من اونجا عوض میکنم اه
ماری. باشه بریم
رفتن میخواستن سوار ماشین بشن
ات. عشقم؟
ته. جونم؟
ماری. اهههه چندشش
سوبین. عشقم؟
ماری. چته؟
همه بحز سوبین: خنده تا حد جر
ماری. چتونه؟
سوبین. من وقتی بهت میگم عشقم تو میگی چته خب ات میگه جونم جانم
ماری. من مث اونا چندش نیستم
ات. حسودددد
ماری. عشقم بیا بریم(از گرد سوبین میگره)
هیونحین. منه سینگل به گور(نگران نباش تنها نیستی🚶♀️)
ته. چی میخواستی بگی؟
ات. من میخوام با ماشین خودم برم
ته. همونی که وقتی ازدواج کردیم دادم؟
ات. هوم
ته. اوکی
ات. یسسس🕺
ات رفت ماشین خودشو اورد بیرون
ماری. اوووو چقدر رنگی منگیه
ات. من کیوت دوس دارم
سوبین. عشقم منم بهت میخرم
ماری. میدونم😎
اینا رفتن بعد 1ساعت رسیدن لب ساحل از ماشین پیاده شدن
ات. هوم بوی ساحل
ته. من بجز بوی عن سگ چیزی حس نمیکنم
ات. سگ؟ یه نگا به پاش کرد دید رفته رو عن سگ
ات. جیغغغغ
همه🤣
ات. تهههه تو دیگه چرا(عصبی)
ته. ببخشید عشقم بیا کمکت کنم ات رو براید استایل بغل کرد گذاشت روی یکی از صندلی های عمومی بعد کفششو در اورد یکی دیگه داد
ات. مسییی
ته. لب ات رو کوتاه بوسید
سوبین. اهم اهم
ته. چته؟
سوبین. ماری؟(اخم)
ماری سریع بوسه ای رو لب سوبین گذاشت
هیونجین. اینطوری نمیشه باید یه فکری به حالم کنم
همه. خنده
ات. خب بربم دیگه
رفتن اونجا رختکن داشت ولی رخت کن های تکی پر بود پس رفتن خانواده گی (نمیدونم دید یا نه زن شوهرا میرن)
ات. خب منو ته ازدواج کردیم شما؟
سوبین. من که بدنشو دیدم
ماری. ای لال بشی تو
هیونجین. من که پوشیدم امدم
ات. خب بریم دیگه اینا رفتن لباس بپوشن
ات. چیزه رو تو اون وری کن
ته. من که دیشب دیدمت
ات. عهههه
ته. باشه باشه
ات لباسشو پوشید
ات. برگرد
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
26لایک
26کامنت
ته. سلام
هیونجین. عه ته سلام میگم اماده این بریم صاحل؟
ته. اره
هیونحین. اوکی ما 10دقیقه دیگه اونجاییم
ته. چیی؟
هیونجین. اره دیگه مگه اماده نیستی؟
ته. نه اماده ایم خدافظ
قط کرد
ات. چرا الکی زر زدی ما که اماده نیستیم
ته. بدو بدو بریم امادشیم
ات. باشه
رفتن لباساشون رو پوشیدن
ته. با این میری؟
ات. میرم اونجا عوض کنم
ته. اوکی که زنگ در امد
رفتن باز کردن که دیدن هیونجین سوبین و ماری هست
ماری. هایی.. چیزه ات با اینا میری؟
ات. بابا شما چقدر گیر میدین من اونجا عوض میکنم اه
ماری. باشه بریم
رفتن میخواستن سوار ماشین بشن
ات. عشقم؟
ته. جونم؟
ماری. اهههه چندشش
سوبین. عشقم؟
ماری. چته؟
همه بحز سوبین: خنده تا حد جر
ماری. چتونه؟
سوبین. من وقتی بهت میگم عشقم تو میگی چته خب ات میگه جونم جانم
ماری. من مث اونا چندش نیستم
ات. حسودددد
ماری. عشقم بیا بریم(از گرد سوبین میگره)
هیونحین. منه سینگل به گور(نگران نباش تنها نیستی🚶♀️)
ته. چی میخواستی بگی؟
ات. من میخوام با ماشین خودم برم
ته. همونی که وقتی ازدواج کردیم دادم؟
ات. هوم
ته. اوکی
ات. یسسس🕺
ات رفت ماشین خودشو اورد بیرون
ماری. اوووو چقدر رنگی منگیه
ات. من کیوت دوس دارم
سوبین. عشقم منم بهت میخرم
ماری. میدونم😎
اینا رفتن بعد 1ساعت رسیدن لب ساحل از ماشین پیاده شدن
ات. هوم بوی ساحل
ته. من بجز بوی عن سگ چیزی حس نمیکنم
ات. سگ؟ یه نگا به پاش کرد دید رفته رو عن سگ
ات. جیغغغغ
همه🤣
ات. تهههه تو دیگه چرا(عصبی)
ته. ببخشید عشقم بیا کمکت کنم ات رو براید استایل بغل کرد گذاشت روی یکی از صندلی های عمومی بعد کفششو در اورد یکی دیگه داد
ات. مسییی
ته. لب ات رو کوتاه بوسید
سوبین. اهم اهم
ته. چته؟
سوبین. ماری؟(اخم)
ماری سریع بوسه ای رو لب سوبین گذاشت
هیونجین. اینطوری نمیشه باید یه فکری به حالم کنم
همه. خنده
ات. خب بربم دیگه
رفتن اونجا رختکن داشت ولی رخت کن های تکی پر بود پس رفتن خانواده گی (نمیدونم دید یا نه زن شوهرا میرن)
ات. خب منو ته ازدواج کردیم شما؟
سوبین. من که بدنشو دیدم
ماری. ای لال بشی تو
هیونجین. من که پوشیدم امدم
ات. خب بریم دیگه اینا رفتن لباس بپوشن
ات. چیزه رو تو اون وری کن
ته. من که دیشب دیدمت
ات. عهههه
ته. باشه باشه
ات لباسشو پوشید
ات. برگرد
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
26لایک
26کامنت
۱۹.۵k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.