shadows murderer:قاتل سایه ها
shadows murderer:قاتل سایه ها
part54
"ساعت 8:00 صبح_ایستگاه پلیس"
چالز: خب امروز گروه بندیتونو مشخص میکنم و میگم که باید زیر دست کی کار کنید و آموزش ببینید
چالز: آلیس لاکور و ژاکلین لافیت...شما زیر دست افسر لاگارد کار میکنید
چالز: کیم جنی و آندره لین زیر دست افسر کیم تهیونگ
جنی: چی؟
چالز: مشکلی داری؟
جنی: ن...نه (سرش رو پایین میندازه)
چالز: سولینا فلور و کریستوف پاسکال با افسر اریک
چالز: کسی اعتراضی داره؟ (با صدای بلند)
همه به جز جنی با صدای بلند و رسا میگن: نه
چالز: برید سر کارتون
همه پراکنده میشن و اماده ی انجام وظایفی که قراره بهشون محول بشه میشن، اما جنی همینجوری وایمیسته جوری که انگار تو شوکه.
جنی: چطور ممکنه (شوکه)
آندره: اتفاقی افتاده جنی؟
جنی: دقیقا از وقتی که هفت سالم شد عزمم رو جزم کردم که پلیس بشم و با کلی سختی به اینجا رسیدم و تونستم توی آزمون قبول بشم (شوکه)
بعد موهاش رو لای انگشتاش میپیچه و همینطور که سرش رو گرفته ادامه میده: اما فکر کنم حالا باید قیدش رو بزنم
آندره: چرا همچین حرفی میزنی؟
جنی میخواست ماجرا دیشب رو برای آندره تعریف کنه که سرو کله تهیونگ پیدا میشه.
تهیونگ: شما دوتا چرا اینجا وایستادین؟ (جدی و سرد)
آندره: منتظریم تا بهمون بگید چیکار کنیم
تهیونگ: روی اون میز چنتا پرونده هست برو و مرتبشون کن (جدی و سرد)
آندره به پرونده ها نگاه میکنه و به طرفشون میره. جنی هم پشت سرش میخواد بره که...
تهیونگ: شما کجا؟
جنی: خب میرم پرونده هارو مرتب کنم دیگه (با استرس زیاد)
تهیونگ: اون وظیفه ی آندره هست...برای جنابعالی یه وظیفه ی مهم تر دارم
جنی: چه وظیفه ای؟ (با ذوق و شوق)
تهیونگ: مطمعنی از پسش بر میای؟
جنی: بله من آدم سر سختیم (با ذوق)
تهیونگ یه جارو از پشت سرش در میاره و طرف جنی میگیره.
جنی: این چیه؟
تهیونگ: اسمش جاروعه و اختراعش برمیگرده به قرن...
جنی: میدونم جاروعه اما چرا میدینش به من؟!
تهیونگ: یک ساعت وقت داری...میخوام کف اینجا از تمیزی برق بزنه...اونقدر که بتونم برای دیدن چهره ی جذابم به جای آیینه از زمین استفاده کنم
جنی: اما من پلیسم نه یه نظافتچی
تهیونگ: تو کاری رو انجام میدی که من بهت میگم...و من بهت میگم که اینجا رو جارو کنی...اگه با این مسئله مشکلی داری میتونی بری و قید پلیس شدنو بزنی...در خروجی درست پشت سرته
جنی به ناچار جارو رو از تهیونگ میگیره و شروع به جارو کردن میکنه.
(این پارت شرایط نداره ببینم چقدر حمایت میکنید)
#فیک #ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #استرو #بی_ال #کیوت #جین #جیمین #تهیونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #کره #کره_جنوبی #کوک #کیدراما #نامی #ویکوک #تهکوک #ویمین #جنلیسا #تهنی #جینسو #رزمین #جیرز #لیزکوک #نامجین
part54
"ساعت 8:00 صبح_ایستگاه پلیس"
چالز: خب امروز گروه بندیتونو مشخص میکنم و میگم که باید زیر دست کی کار کنید و آموزش ببینید
چالز: آلیس لاکور و ژاکلین لافیت...شما زیر دست افسر لاگارد کار میکنید
چالز: کیم جنی و آندره لین زیر دست افسر کیم تهیونگ
جنی: چی؟
چالز: مشکلی داری؟
جنی: ن...نه (سرش رو پایین میندازه)
چالز: سولینا فلور و کریستوف پاسکال با افسر اریک
چالز: کسی اعتراضی داره؟ (با صدای بلند)
همه به جز جنی با صدای بلند و رسا میگن: نه
چالز: برید سر کارتون
همه پراکنده میشن و اماده ی انجام وظایفی که قراره بهشون محول بشه میشن، اما جنی همینجوری وایمیسته جوری که انگار تو شوکه.
جنی: چطور ممکنه (شوکه)
آندره: اتفاقی افتاده جنی؟
جنی: دقیقا از وقتی که هفت سالم شد عزمم رو جزم کردم که پلیس بشم و با کلی سختی به اینجا رسیدم و تونستم توی آزمون قبول بشم (شوکه)
بعد موهاش رو لای انگشتاش میپیچه و همینطور که سرش رو گرفته ادامه میده: اما فکر کنم حالا باید قیدش رو بزنم
آندره: چرا همچین حرفی میزنی؟
جنی میخواست ماجرا دیشب رو برای آندره تعریف کنه که سرو کله تهیونگ پیدا میشه.
تهیونگ: شما دوتا چرا اینجا وایستادین؟ (جدی و سرد)
آندره: منتظریم تا بهمون بگید چیکار کنیم
تهیونگ: روی اون میز چنتا پرونده هست برو و مرتبشون کن (جدی و سرد)
آندره به پرونده ها نگاه میکنه و به طرفشون میره. جنی هم پشت سرش میخواد بره که...
تهیونگ: شما کجا؟
جنی: خب میرم پرونده هارو مرتب کنم دیگه (با استرس زیاد)
تهیونگ: اون وظیفه ی آندره هست...برای جنابعالی یه وظیفه ی مهم تر دارم
جنی: چه وظیفه ای؟ (با ذوق و شوق)
تهیونگ: مطمعنی از پسش بر میای؟
جنی: بله من آدم سر سختیم (با ذوق)
تهیونگ یه جارو از پشت سرش در میاره و طرف جنی میگیره.
جنی: این چیه؟
تهیونگ: اسمش جاروعه و اختراعش برمیگرده به قرن...
جنی: میدونم جاروعه اما چرا میدینش به من؟!
تهیونگ: یک ساعت وقت داری...میخوام کف اینجا از تمیزی برق بزنه...اونقدر که بتونم برای دیدن چهره ی جذابم به جای آیینه از زمین استفاده کنم
جنی: اما من پلیسم نه یه نظافتچی
تهیونگ: تو کاری رو انجام میدی که من بهت میگم...و من بهت میگم که اینجا رو جارو کنی...اگه با این مسئله مشکلی داری میتونی بری و قید پلیس شدنو بزنی...در خروجی درست پشت سرته
جنی به ناچار جارو رو از تهیونگ میگیره و شروع به جارو کردن میکنه.
(این پارت شرایط نداره ببینم چقدر حمایت میکنید)
#فیک #ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #استرو #بی_ال #کیوت #جین #جیمین #تهیونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #کره #کره_جنوبی #کوک #کیدراما #نامی #ویکوک #تهکوک #ویمین #جنلیسا #تهنی #جینسو #رزمین #جیرز #لیزکوک #نامجین
۲۴.۴k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.