درخواستی min

#درخواستی _۲min
#تکپارتی
وقتی تو دعوا میگه چان از تو بهتره.....



+ تمومش کن لینو

_ خفه شو سونگمین خفه شو( عربده)

+ چرا انقدر بزرگش میکنی لینو چیزی نشده که
_ چیزی نشدههه لعنتی تو جلوی من چان رو بوسیدی

+ گفتم که مست بودمم

_ اگه دست تو بود باهاش میخوابیدی

سونگمین که تا الان سعی در اروم کردن لینو داشت با این حرف لینو دیگه نتونست تحمل کنه و چیزی که نباید رو به زبون اورد
+ اره اصلا میخواستم باهاش بخوابم دوست داشتم بوسیدمش چان از بهتره لینو ( با داد)
بعد حرفایی که سونگمین زد سکوت عجیبی توی خونه به وجود اومد
لینو بدون هیچ حرفی از خونه بیرون رفت
چند ساعتی از رفتن لینو میگذشت
سونگمین با نگرانی گوشه ی اتاق نشسته بود
به خودش لعنت میفرستاد که همچنین چیزی رو به لینو گفته بود
اون نمیخواست همچنین چیزی بگه فقط با حرف های لینو عصبی شده بود و متوجه اینکه داره چی میگه نشده بود.....
لینو اروم وارد خونه شد و نبودن سونگمین به سمت اتاق مشترک شون رفت اروم دستگیره رو پایین کشید وارد اتاق شد و به پسر کوچولوش که یه گوشه ی اتاق خوابش برده بود خیره شد هنوز از دستش ناراحت بود ولی با یادآوری حرفایی که خودش به سونگمین زدکمی از ناراحتیش کم شده بود به سمت سونگمین رفت و جلوش نشست دستشو روی گونه پسر گذاشت و اروم نوازشش کرد با این کارش سونگمین بیدار شد

+ ل.. لینو ( خواب آلود)

_(سکوت)

+ ببخشید نمیخواستم همچنین حرفایی رو بهت بزنم

_ اشکالی نداره منم زیادی تند رفتم
+ لینو

_ هوممم

+ تو از اون پیر مرد خیلی بهتری

_ میدونم

+ بخشیدیم؟

_ اره ولی...

+ ولی چی؟

_ باید جبران کنی بیبی بوی

پایان......
دیدگاه ها (۴)

#تکپارتی_چانمین#درخواستیوقتی سونگمین خیلی بچست و دلش...........

پارت 1

#درخواستی#تکپارتیوقتی دختر خالت میچسبه بهش...... با حرص داشت...

#تکپارتی_2min#درخواستیوقتی میترسید اعتراف کنه..... مثل همیشه...

Step brother p2

عشق ممنوع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط