یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو

یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو

یک روز نگشت خاطرم شاد از تو

دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من

یک جان و هزار گونه فریاد از تو
دیدگاه ها (۹)

محبت آتشی در جانم افروختکه تا دامان محشر بایدم سوخت...

عشق آن حدیث نیستکه از دل بُرون شود...🖋 #سعدی

کاش در تنــــــدیس آدم دل نبــــــــــــودایــن همــــه غـــ...

نازنین آیا تو اشکم را به شبها دیده ای ؟آه سرد و پر غمم را رو...

باسلام واحترام

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط