Love:
Love:
Part 1
معرفی نامه:
«ات»
سلام من مین ات هستم اهل بوسان هستم و دو ساله با جئون جونگکوک ازدواج کردم و باردارم.
«جونگ کوک»
سلام من جونگ کوک هستم و همسر مین ات هستم .
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
「ویوات :」
امروز صبح وقتی با جونگکوک دعوام شد گفت دیگه دوستم نداره . گفت ازم متنفره . گفت دیگه نمیخواد منو ببینه و براش مهم نیستم ....
#فلش بک امروز صبح#
جونگکوک " خانم مین ات بیا پایین (با داد)
ات " چیزی شده که خونرو گذاشتی رو سرت
جونگکوک " که بهم خیانت میکنی ارههههه میری با اون پسره الدنگ شین رو هم میریزی و بچه اونو پس میندازی ارههههههههه گمشو از این خونه بیرون . تو یه هر* زه بیش نیستی دیگه برام اهمیت نداری نمیخوام ببینمت و از این خونه گمشو
ات " ولی من کاری نکردم ( با گریه )
دستو پای ات میلرزید و شکمش بدجور درد میکرد و با احساس خیسی بین پاش سریع به سمت سرویس رفت با چیزی که دید تمام بدنش میلرزید اون ...
اون خونریزی کرده بود ولی حالا دیگه براش مهم نبود بچش زنده بمونه یا بمیره چون پدرش اونو نمیخواست............
شرط: ۲۳ لایک
Part 1
معرفی نامه:
«ات»
سلام من مین ات هستم اهل بوسان هستم و دو ساله با جئون جونگکوک ازدواج کردم و باردارم.
«جونگ کوک»
سلام من جونگ کوک هستم و همسر مین ات هستم .
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
「ویوات :」
امروز صبح وقتی با جونگکوک دعوام شد گفت دیگه دوستم نداره . گفت ازم متنفره . گفت دیگه نمیخواد منو ببینه و براش مهم نیستم ....
#فلش بک امروز صبح#
جونگکوک " خانم مین ات بیا پایین (با داد)
ات " چیزی شده که خونرو گذاشتی رو سرت
جونگکوک " که بهم خیانت میکنی ارههههه میری با اون پسره الدنگ شین رو هم میریزی و بچه اونو پس میندازی ارههههههههه گمشو از این خونه بیرون . تو یه هر* زه بیش نیستی دیگه برام اهمیت نداری نمیخوام ببینمت و از این خونه گمشو
ات " ولی من کاری نکردم ( با گریه )
دستو پای ات میلرزید و شکمش بدجور درد میکرد و با احساس خیسی بین پاش سریع به سمت سرویس رفت با چیزی که دید تمام بدنش میلرزید اون ...
اون خونریزی کرده بود ولی حالا دیگه براش مهم نبود بچش زنده بمونه یا بمیره چون پدرش اونو نمیخواست............
شرط: ۲۳ لایک
۴.۵k
۰۴ آبان ۱۴۰۳