پارت 6
ویو ات
سفت بغلش کردم که با کاری که کرد تمام بدنم رف تو شوک
جوریییییییییییییییییییییییییییی
گاز داد که با اینکه سفت تو بغلش بودم نزدیک بود پرت بشم
به مدرسه رسیدیم منم باهاش قهر کردم( تو گوه خوری) خودم از روی موتور پیاده شدم دست به سینه و با اخم های نسبتن کیوت وارد مدرسه شدم
که یهو دیدم ینفر از پشت محکم بغلم کرد فهمیدم تهیونگه به خواطر همی دستاشو کنار زدم و پا تند کردم و کم کم دویدم اونم دنبالم میدوید همه مارو نگا می کردند
داشتم میدویدم که پام پیچ خورد بد هم پیچ خورد
و نزدیک بود که بیوفتم که تهیونگ بغلم کرد
چند دقیقه ای بود توی چشای هم زل زده بودیم
منم غرق چشاش شده بودم که با صدای تهیونگ به خودم اومدم
بچه ها داد میزدند ببوسش ببوسش تهیونگ اروم گف
ته: با من قهر می کنی لجبازی میکنی نظرت پیه بچه هارو خوشحال کنیم و تورو مجازات؟
که من با این حرفش سریع از بغلش اومدم بیرون تا خواستم برم که با دردی که توی پام می پیچید نزدیک بود که واقعا بیوفتم که تهیونگ بغلم کرد و بلندم کرد
دستش که زیر دوتا پام بود و بغلم کرده بود رو داشت می برد زیر دامنم
که جیغ زدم
ات: کثاوت هوللللللللللل( جنبه داشته باشید فانه ولی ات گوه می خوره)
تهیونگم خنده ای کرد و بردم تو یه اتاق خالی دور از بچها
توی اون کلاس که رفتیم کل صندلی هاش بهم ریخته بودن پر از نقاشی روی دیوار ها کمد ها تخته و.....
خلاصه منو گزاشت روی یه صندلی
ته: کجات درد می کنه
یکم خجالت کشیده بودم ولی گفتم
ات: عا مچ پام ( درست گفتم؟) ووو چیزه امم
رون پام و یه جای دیگه که که خودم میتونم
تهیونگ اول مچ پام رو ماساژ داد که من غرق شده بودم از جنتلمنیش و اینقدر شوهر بودنش( معلومههه البته از گفتن شوهر منظور اینه که اون رفتارش شبیه یه دوست پسری که فقط دوست داشته باشه نیس بلکه مثل یه شوهر جنتلمن و هات هست)
نمی توستم که فکر کنم ته هم دارم عاشقم میشه
چون کاراش برتر از یه ادمیه که داره نقش یه دوست پسر رو بازی میکنه نیس
حتی کاراش مثل دوست پسرای بقیه نیس بخواطر همین بقیه دخترا اینقدر حسودن
خلاصه تو افکار خودم بودم که فهمیدم رون پام رو خیلی وقته ماساژ داده و تنها جایی که درد میکنه لگنم بود ولی با حرفی که گف از خجالت اب شدم و همچنین سرخخخ
ته: از جلوت اونجا رو ماساژ بدم یا عقب خودت درش میاری یا خودم؟ *جدی*
از لحن جدیش فهمیدم مثل من نیس
ولی نمی تونستم جواب رو بهش بگم منم با لحن جدی گفتم
ات: خودم میتونم انجامش بدم
ته: دارم جدی میگم......
ادامه تو کامنتاااا♥ وقتی میرین تو کامنتا که ادامرو بخونین کامنتم بزارین
سفت بغلش کردم که با کاری که کرد تمام بدنم رف تو شوک
جوریییییییییییییییییییییییییییی
گاز داد که با اینکه سفت تو بغلش بودم نزدیک بود پرت بشم
به مدرسه رسیدیم منم باهاش قهر کردم( تو گوه خوری) خودم از روی موتور پیاده شدم دست به سینه و با اخم های نسبتن کیوت وارد مدرسه شدم
که یهو دیدم ینفر از پشت محکم بغلم کرد فهمیدم تهیونگه به خواطر همی دستاشو کنار زدم و پا تند کردم و کم کم دویدم اونم دنبالم میدوید همه مارو نگا می کردند
داشتم میدویدم که پام پیچ خورد بد هم پیچ خورد
و نزدیک بود که بیوفتم که تهیونگ بغلم کرد
چند دقیقه ای بود توی چشای هم زل زده بودیم
منم غرق چشاش شده بودم که با صدای تهیونگ به خودم اومدم
بچه ها داد میزدند ببوسش ببوسش تهیونگ اروم گف
ته: با من قهر می کنی لجبازی میکنی نظرت پیه بچه هارو خوشحال کنیم و تورو مجازات؟
که من با این حرفش سریع از بغلش اومدم بیرون تا خواستم برم که با دردی که توی پام می پیچید نزدیک بود که واقعا بیوفتم که تهیونگ بغلم کرد و بلندم کرد
دستش که زیر دوتا پام بود و بغلم کرده بود رو داشت می برد زیر دامنم
که جیغ زدم
ات: کثاوت هوللللللللللل( جنبه داشته باشید فانه ولی ات گوه می خوره)
تهیونگم خنده ای کرد و بردم تو یه اتاق خالی دور از بچها
توی اون کلاس که رفتیم کل صندلی هاش بهم ریخته بودن پر از نقاشی روی دیوار ها کمد ها تخته و.....
خلاصه منو گزاشت روی یه صندلی
ته: کجات درد می کنه
یکم خجالت کشیده بودم ولی گفتم
ات: عا مچ پام ( درست گفتم؟) ووو چیزه امم
رون پام و یه جای دیگه که که خودم میتونم
تهیونگ اول مچ پام رو ماساژ داد که من غرق شده بودم از جنتلمنیش و اینقدر شوهر بودنش( معلومههه البته از گفتن شوهر منظور اینه که اون رفتارش شبیه یه دوست پسری که فقط دوست داشته باشه نیس بلکه مثل یه شوهر جنتلمن و هات هست)
نمی توستم که فکر کنم ته هم دارم عاشقم میشه
چون کاراش برتر از یه ادمیه که داره نقش یه دوست پسر رو بازی میکنه نیس
حتی کاراش مثل دوست پسرای بقیه نیس بخواطر همین بقیه دخترا اینقدر حسودن
خلاصه تو افکار خودم بودم که فهمیدم رون پام رو خیلی وقته ماساژ داده و تنها جایی که درد میکنه لگنم بود ولی با حرفی که گف از خجالت اب شدم و همچنین سرخخخ
ته: از جلوت اونجا رو ماساژ بدم یا عقب خودت درش میاری یا خودم؟ *جدی*
از لحن جدیش فهمیدم مثل من نیس
ولی نمی تونستم جواب رو بهش بگم منم با لحن جدی گفتم
ات: خودم میتونم انجامش بدم
ته: دارم جدی میگم......
ادامه تو کامنتاااا♥ وقتی میرین تو کامنتا که ادامرو بخونین کامنتم بزارین
- ۸.۴k
- ۱۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط