ماه کامل۲
#ماه_کامل۲
۲۰۱۶(۸سال پیش )
+ کیونگ اااا .... من دوست دارم
.
.
واو بالاخره گفتم .... اولین روزی که کیونگ رو دیدم ۱۴ سالم بود ... سه سال پیش از همون موقع عاشقش شدم شاید چون بچه دبیرستانی بودم .... ولی اگه به خاطر سنم بود تا الان باید فراموشش میکردم
.
_ هاها منم دوست دارم
+ نه .... نه به عنوان یه دوست ساده
_ چی؟منظورت چیه؟؛
+کیونگ من ... من عاشقت شدم
.
.
۲۰۲۴
.
چه فکری باخودم کردم که آمدم فرودگاه ؟! ۸ سال پیش .... اگه واقعا دوستم داشت وقتی داشتم با گریه التماسش میکردم نمیرفت الآنم که برگشته ... ولی اون ازدواج کرده
.
.
( خونه)
.
+ من میرم تو اتاقم
& نمیای باهم حرف بزنیم ؟!
+ کیونگ رفیق تو من چرا باید باهاش حرف بزنم ؟!
.
توی اتاق . ... به عکس هامون خیره شده بودم که صدای در مجبورم کرد از فضای خالی ذهنم بیرون بیام
.
تق تق ( صدای در)
_ داهی میشه باهم حرف بزنیم ؟!
+ من با تو حرفی ندارم
_ ولی من دارم ..... میام تو ( داخل رفتن)
+ جالبه حتی منتظر نمیمونی که من بهت اجازه بدم
_واو پسر .... تو واقعا هیچیت عوض نشده ... حتی اتاقت :)
+ آهوم ولی تو خیلی عوض شدی
_ مثلاً چی؟!
+ مثلاً استایلت ... مدل موهات ...و از همه مهم تر ازدواج کردی
_ صبر کن .. صبر کن .. ازدواج ؟! .. ولی من که ازدواج نکردم
+ آها .... حداقل حلقه آت رو در میاوردی که بشه حرفت رو باور کرد
_ هاهاهاها ..... میتونستیـ.......
& کیونگ بیا بریم یکم دور بزنیم
+هارو من دارم میرم بیرون شما میتونید خونه بخونید
_ کجا میخوای بری ؟!
+ باید بهت توضیح بدم ؟! برو بیرون از اتاقم
_ تا نگی کجا میخوای بری یه قدم هم جابجا نمیشن ...... انگاری تو اصلا دلت برای من تنگ نشده تو....
+ دل تنگته نشدم ؟! اونی که باید شاکی باشه منم نه تو تو منو وسط فرودگاه ول کردی رفتی وقتی داشتم با گریه التماس میکردم دلم واست تنگ بشه ؟! مگه دل تو تنگ شد .... فکر نکنم چون اگه شده بود اون حلقه کوفتی تو دستت نبود
.
آنقدر عصبانی بودم که نفهمیدم چند بار دست های مشت شدم رو تو قفسه سینه اش کوبوندم....... تو چشمام زل زد و با یه صدای خش دار گفت
.
_ الان عصبانی حقم داری ولی داشت از رابطه ایی که ما باهم داشتیم خبر نداره پس همه چیز رو وقتی دوتایی تنها بودیم بهت میگم
+بعدا! ..... وقتی خودمون دوتا بودیم؟!...... هارو پایین منتظرته
۲۰۱۶(۸سال پیش )
+ کیونگ اااا .... من دوست دارم
.
.
واو بالاخره گفتم .... اولین روزی که کیونگ رو دیدم ۱۴ سالم بود ... سه سال پیش از همون موقع عاشقش شدم شاید چون بچه دبیرستانی بودم .... ولی اگه به خاطر سنم بود تا الان باید فراموشش میکردم
.
_ هاها منم دوست دارم
+ نه .... نه به عنوان یه دوست ساده
_ چی؟منظورت چیه؟؛
+کیونگ من ... من عاشقت شدم
.
.
۲۰۲۴
.
چه فکری باخودم کردم که آمدم فرودگاه ؟! ۸ سال پیش .... اگه واقعا دوستم داشت وقتی داشتم با گریه التماسش میکردم نمیرفت الآنم که برگشته ... ولی اون ازدواج کرده
.
.
( خونه)
.
+ من میرم تو اتاقم
& نمیای باهم حرف بزنیم ؟!
+ کیونگ رفیق تو من چرا باید باهاش حرف بزنم ؟!
.
توی اتاق . ... به عکس هامون خیره شده بودم که صدای در مجبورم کرد از فضای خالی ذهنم بیرون بیام
.
تق تق ( صدای در)
_ داهی میشه باهم حرف بزنیم ؟!
+ من با تو حرفی ندارم
_ ولی من دارم ..... میام تو ( داخل رفتن)
+ جالبه حتی منتظر نمیمونی که من بهت اجازه بدم
_واو پسر .... تو واقعا هیچیت عوض نشده ... حتی اتاقت :)
+ آهوم ولی تو خیلی عوض شدی
_ مثلاً چی؟!
+ مثلاً استایلت ... مدل موهات ...و از همه مهم تر ازدواج کردی
_ صبر کن .. صبر کن .. ازدواج ؟! .. ولی من که ازدواج نکردم
+ آها .... حداقل حلقه آت رو در میاوردی که بشه حرفت رو باور کرد
_ هاهاهاها ..... میتونستیـ.......
& کیونگ بیا بریم یکم دور بزنیم
+هارو من دارم میرم بیرون شما میتونید خونه بخونید
_ کجا میخوای بری ؟!
+ باید بهت توضیح بدم ؟! برو بیرون از اتاقم
_ تا نگی کجا میخوای بری یه قدم هم جابجا نمیشن ...... انگاری تو اصلا دلت برای من تنگ نشده تو....
+ دل تنگته نشدم ؟! اونی که باید شاکی باشه منم نه تو تو منو وسط فرودگاه ول کردی رفتی وقتی داشتم با گریه التماس میکردم دلم واست تنگ بشه ؟! مگه دل تو تنگ شد .... فکر نکنم چون اگه شده بود اون حلقه کوفتی تو دستت نبود
.
آنقدر عصبانی بودم که نفهمیدم چند بار دست های مشت شدم رو تو قفسه سینه اش کوبوندم....... تو چشمام زل زد و با یه صدای خش دار گفت
.
_ الان عصبانی حقم داری ولی داشت از رابطه ایی که ما باهم داشتیم خبر نداره پس همه چیز رو وقتی دوتایی تنها بودیم بهت میگم
+بعدا! ..... وقتی خودمون دوتا بودیم؟!...... هارو پایین منتظرته
۲.۸k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.