عشق (پارت ۳۷)
یونا: نکن
بیشتر ادامه میده
درحالی که دارم میترکم از خنده
یونا: ته میگم نکننن
ته: یا میگی چرا داری ناز میکنی برام یا ادامه میدم
یونا: *چش غره و خنده*
ادامه میده
یونا: *با خنده زیاد و جیغ * تههههههههههه
ته: پس بگو
یونا: بمون نفسم بالا بیاد
دستمو تکیه میدم به اپن نفس نفس میزنم
یهو تغییر مود میدم و جدی میشم
یونا: دلیل میخوای؟
ته: اره
یونا: آلزایمر داری؟
ته: بگو دیگه
یونا: دیشبو یادت رف؟
ته: ببخشید دیگه ملکه من، من کف دستمو بو نکرده بودم که فیلم صحنه داره
یونا: *چش غره* با ببخشید دردی از من دوا میشه؟ رسما پ*ار*م کردی 😑 میتونستی آروم تر باشی رحم کنی
ته: ببخشید، چجوری جبرانش کنم؟
یونا: چمیدونم
درحال چیدن میزم
یونا: دیگه مهم نیس
میندازتم رو کولش و پرتم میکنه رو مبل و شروع میکنه به قلقلک دادن
یونا: تههههههههههه *جیغ و ترکیدن از خنده*
ته: تا منو نبخشی و باهام سرد نباشی تمومش نمیکنم
یونا: باش باش من که چیزی نگفتم......گفتم مهم نیس دیگه گذشت ...... ولم کنننننن * خندهههه*
ته: بوسم کن*اشاره به لبش*
یونا: * میخندم * باشه
رو مبل وایمیستم و دستمو دور گردنش حلقه میکنم، لبامو میذارم رو لباش ، پاهامو دور کمرش حلقه میکنه و بلندم میکنه
( خب من نمیرم؟ جیغغغغغغغغغغ😍😍😍 )
نفس کم میاریم و جدا میشیم
ته: دیگه باهام سرد نشو طاقت ندارم
یونا: چشم ولی بستگی به کارات داره *😌*
ته: اهوم
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
بیشتر ادامه میده
درحالی که دارم میترکم از خنده
یونا: ته میگم نکننن
ته: یا میگی چرا داری ناز میکنی برام یا ادامه میدم
یونا: *چش غره و خنده*
ادامه میده
یونا: *با خنده زیاد و جیغ * تههههههههههه
ته: پس بگو
یونا: بمون نفسم بالا بیاد
دستمو تکیه میدم به اپن نفس نفس میزنم
یهو تغییر مود میدم و جدی میشم
یونا: دلیل میخوای؟
ته: اره
یونا: آلزایمر داری؟
ته: بگو دیگه
یونا: دیشبو یادت رف؟
ته: ببخشید دیگه ملکه من، من کف دستمو بو نکرده بودم که فیلم صحنه داره
یونا: *چش غره* با ببخشید دردی از من دوا میشه؟ رسما پ*ار*م کردی 😑 میتونستی آروم تر باشی رحم کنی
ته: ببخشید، چجوری جبرانش کنم؟
یونا: چمیدونم
درحال چیدن میزم
یونا: دیگه مهم نیس
میندازتم رو کولش و پرتم میکنه رو مبل و شروع میکنه به قلقلک دادن
یونا: تههههههههههه *جیغ و ترکیدن از خنده*
ته: تا منو نبخشی و باهام سرد نباشی تمومش نمیکنم
یونا: باش باش من که چیزی نگفتم......گفتم مهم نیس دیگه گذشت ...... ولم کنننننن * خندهههه*
ته: بوسم کن*اشاره به لبش*
یونا: * میخندم * باشه
رو مبل وایمیستم و دستمو دور گردنش حلقه میکنم، لبامو میذارم رو لباش ، پاهامو دور کمرش حلقه میکنه و بلندم میکنه
( خب من نمیرم؟ جیغغغغغغغغغغ😍😍😍 )
نفس کم میاریم و جدا میشیم
ته: دیگه باهام سرد نشو طاقت ندارم
یونا: چشم ولی بستگی به کارات داره *😌*
ته: اهوم
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
- ۵.۳k
- ۱۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط