عشق (پارت ۳۶)

مینجی: قیافتو اونجوری نکن
جیمین: * ادامه میده *
در حال تحمل کردنم ولی بروز نمیدم
جیمین: مینجییییییییی لطفاااااااااا من تحمل قهرتو ندارمممممم * قیافه همونجوری *
مینجی: *سکوت*
جیمین: باش
واقعا بغض میکنه ، سرشو مینداز پایین میره
عذاب وجدان میگیرم
مینجی: وایسا نرو باشه بخشیدمت
جیمین: * ذوق * مرسی
میاد سمتم و لباشو رو لبام میذاره و بوسه ی طولانی رو شروع میکنه منم همکاری میکنم
جیمین: طبق معمول مزه توت‌فرنگی میداد 😋
میخندم
مینجی: خب برو حموم کنم
جیمین: باهم
مینجی: باش،

//ویو یونا//
آروم آروم میرم اتاق تا لباسامو عوض کنم ، بعد یه پتو میارم میندازم رو مستر چون تو خودش جم شده بود خوابیده بود
وقتی پتو رو میکشم روش بیدار میشه و نگام میکنه
محل نمیدم میرم سمت آشپزخونه
ته: بیبیم چیشده چرا بهم بی محلی میکنی
سکوت و قهوه درس میکنم
دستشو دور کمرم حلقه میکنه
صبحونه درس میکنم
ته: نمیخوای بگی چیشده
بازم سکوت میکنم و ادامه غذا رو درس میکنم
گردنمو جوری میبوسه قلقلکم بیا، کلمو میدم عقب، میخندم
یونا: نکن

~ شرایط پارت بعد:
~ ۵۹۰ فالوور🌸
~ ۲۰ لایک🩷
~ ۲۰ کامنت🎀


~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
دیدگاه ها (۴۲)

عشق (پارت ۳۷)

عشق (پارت ۳۸)

عشق (پارت ۳۵)

عشق (پارت ۳۴)

مست خون ( پارت ۳ )

قلدر مدرسه ( پارت ۱۱ )

قلدر مدرسه ( پارت ۱۵ )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط