Part《6》
Part《6》
ویو کوک:
این چرا انقدر بی اعصاب بود....دیونه
آدرسو براش فرستادم
۳۰ مین گذشت تهیونگ تو اتاق بالای سر یوری نشسته بود و منم تو حال رو مبل نشسته بودم که زنگ درو زدن....یک دختر بود....احتمال دادم خواهر یوری باشه و درو براش باز کردم که یهو
(علامت هارو حفظ کنید)
(علامت یونگ سو× علامت کوک÷ علامت ته - علامت یوری+)
×یاااااااا
یهو با کیفش بهم حمله کرد
÷اخخخخخ چیکار میکنی؟؟؟
×خواهرم کجاست عوضی متجاوز؟؟؟
÷چی؟متجاوز؟؟؟
×تو یه متجاوزی عوضیییییی
÷اینطوری نیستتت(با داد)
×(خشکش میزنه و ساکت میشه)
-یا اینجا چه خبره
×من باید اینو بپرسم
*10مین میگذره*
(تهکوک همه چیز رو برای یونگ سو تعریف میکنن)
×اها عه خب آقای جئون من معذرت میخوام
÷اشکال نداره ولی خیلی تند پیش رفتی
×خب به من هیچی نگفتیییی
÷خب تو نذاشتییی بگممممم
(یوری چشماشو باز میکنه)
-هیسسسس یوری بیدار شده
÷-×یوری حالت خوبه؟
+آره خوبم
-جاییت درد نمیکنه؟
+نه
÷بیا این دارو هارو باید بخوری
+باشه مرسی
*30 مین میگذره*
+خب دیگه منو یونگ سو باید بریم خونه
÷پس اسمت یونگ سوعه
×آره مشکلی داره؟
+یونگ سو
÷عصاب نداره
×خب ما دیگه بریم
-نه نمیتونید برید فعلا
×+چراااا؟؟؟؟
-یوری شی اون خانمی که تورو دزدید با یه آقایی به نام سونگ مو همدسته و بامن دشمنن و الان دنبال توعن یوری دقیق بگم تعقیب میکننت برای همین خطرناکه و اونا نباید آدرس خونتون رو پیدا کنن
×خب میگی چیکار کنیم؟
-یه مدت اینجا بمونید بادیگاردا ازتون مواظبت میکنن و اتاق جداگونه بهتون میدیم تا وقتی من اوضاع رو راستو ریست کنم
+ولی اینطوری که نمیشه
÷بحث مرگ و زندگیه
-فقط چند وقت من همچی رو درست میکنم و قول میدم بهتون سخت نگذره
+×باشه مرسی.........
شرایط پارت بعدی:
لایک:۷
کامنت:۱۰
فالو پلیز♡♤♡
ویو کوک:
این چرا انقدر بی اعصاب بود....دیونه
آدرسو براش فرستادم
۳۰ مین گذشت تهیونگ تو اتاق بالای سر یوری نشسته بود و منم تو حال رو مبل نشسته بودم که زنگ درو زدن....یک دختر بود....احتمال دادم خواهر یوری باشه و درو براش باز کردم که یهو
(علامت هارو حفظ کنید)
(علامت یونگ سو× علامت کوک÷ علامت ته - علامت یوری+)
×یاااااااا
یهو با کیفش بهم حمله کرد
÷اخخخخخ چیکار میکنی؟؟؟
×خواهرم کجاست عوضی متجاوز؟؟؟
÷چی؟متجاوز؟؟؟
×تو یه متجاوزی عوضیییییی
÷اینطوری نیستتت(با داد)
×(خشکش میزنه و ساکت میشه)
-یا اینجا چه خبره
×من باید اینو بپرسم
*10مین میگذره*
(تهکوک همه چیز رو برای یونگ سو تعریف میکنن)
×اها عه خب آقای جئون من معذرت میخوام
÷اشکال نداره ولی خیلی تند پیش رفتی
×خب به من هیچی نگفتیییی
÷خب تو نذاشتییی بگممممم
(یوری چشماشو باز میکنه)
-هیسسسس یوری بیدار شده
÷-×یوری حالت خوبه؟
+آره خوبم
-جاییت درد نمیکنه؟
+نه
÷بیا این دارو هارو باید بخوری
+باشه مرسی
*30 مین میگذره*
+خب دیگه منو یونگ سو باید بریم خونه
÷پس اسمت یونگ سوعه
×آره مشکلی داره؟
+یونگ سو
÷عصاب نداره
×خب ما دیگه بریم
-نه نمیتونید برید فعلا
×+چراااا؟؟؟؟
-یوری شی اون خانمی که تورو دزدید با یه آقایی به نام سونگ مو همدسته و بامن دشمنن و الان دنبال توعن یوری دقیق بگم تعقیب میکننت برای همین خطرناکه و اونا نباید آدرس خونتون رو پیدا کنن
×خب میگی چیکار کنیم؟
-یه مدت اینجا بمونید بادیگاردا ازتون مواظبت میکنن و اتاق جداگونه بهتون میدیم تا وقتی من اوضاع رو راستو ریست کنم
+ولی اینطوری که نمیشه
÷بحث مرگ و زندگیه
-فقط چند وقت من همچی رو درست میکنم و قول میدم بهتون سخت نگذره
+×باشه مرسی.........
شرایط پارت بعدی:
لایک:۷
کامنت:۱۰
فالو پلیز♡♤♡
۳.۷k
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.