یه گوشه نشسته بود
۱
یه گوشه نشسته بود
تصمیم گرفت این بیهوده نشستن رو کنار بزاره و بره یه چیزی بخوره
به سمت آشپزخونه خونه رفت
صدای در اومد
اما در زدن نه باز شدن در
صدای دلنشین برادر ناتنیت تو خونه پیچید
جواب سلامش که دادی دیدی با خشم نگاهت میکنه
؟موهات
:به خدا قرار نبود این قدر کوتاه کنم
؟پ چی هومم
:آرایشگر موهامو خراب کرد بعدم گفت منو دوست پسرم به مشکل خوردیم حالم خوب نبود
؟هوفف تقصیر تو نبود بیا اینجا ببینم
به آغوشش اشاره کرد که برای تو باز شده بود
:ببخشید
؟اشکال نداره
همین طور که تو بغلش نگهت داشته بود به سمت اتاق رفت
روی تخت گذاشت و بوسه ایی روی لبش گذاشت که باعث تعجب دخترک شد
؟خب من میرم فردا جلسه دارم
دوباره میام سر میزنم
یه گوشه نشسته بود
تصمیم گرفت این بیهوده نشستن رو کنار بزاره و بره یه چیزی بخوره
به سمت آشپزخونه خونه رفت
صدای در اومد
اما در زدن نه باز شدن در
صدای دلنشین برادر ناتنیت تو خونه پیچید
جواب سلامش که دادی دیدی با خشم نگاهت میکنه
؟موهات
:به خدا قرار نبود این قدر کوتاه کنم
؟پ چی هومم
:آرایشگر موهامو خراب کرد بعدم گفت منو دوست پسرم به مشکل خوردیم حالم خوب نبود
؟هوفف تقصیر تو نبود بیا اینجا ببینم
به آغوشش اشاره کرد که برای تو باز شده بود
:ببخشید
؟اشکال نداره
همین طور که تو بغلش نگهت داشته بود به سمت اتاق رفت
روی تخت گذاشت و بوسه ایی روی لبش گذاشت که باعث تعجب دخترک شد
؟خب من میرم فردا جلسه دارم
دوباره میام سر میزنم
- ۵.۱k
- ۲۸ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط