آیا این عشق واقعی است؟

که بچه شروع به گریه کرد فهمیدم گشنشه
جیمین:عااااا.....گشنشه....پسرا بیرون ات بهش شیر بده
کوک پیشونی منو بوسید و با پسرا رفت و منم سوتینمو بالا دادم و سینما داخل دهن بچه کردم و اونم خیلی نرم و آروم مک زد منم چشام رو بستم و حس کردم اون یکی سینه‌م هم داره مکیده میشه چشام رو باز کردم و جیمین رو دیدم داشت سینه‌م رو مک میزد
ات:ایی....آروم تر...آخ....جیمینا بس کن درد داره...ایی
جیمین که دید چقدر درد میکشم یه مک عمیق زد و ازم جدا شد
جیمین:درد داشت؟
ات:آره....ایی...فک کنم مال قلبمه
جیمین اروم دست‌ش رو روس سینه سمت چپم گزاشت و ماساژ داد


برم شام بغولم