تهیونگ ات رو نشوند توی وان نشوند اب سرد رو باز کرد

تهیونگ ات رو نشوند توی وان نشوند اب سرد رو باز کرد
ات: سردهههه
ته: حرف نزن
تهیونگ موهای ات رو شکست و گفت از این شامپو بزن به موهات بعدش از این بزن
ات با گریه: باشه
ته: من میرم بیرون
تهیونگ اومد بیرون و رف سر گوشیش
توی گروهشون
شوگا: بچه ها چه خبر؟؟
هوپی: خبرا رو از تو باید گرفت
شوگا عکس ارسال کرده بود
زیرش نوشته بود من و ات
ویو ته
زدم روی عکس ات رو دیدم مه خیلی خوشحاله
بعد اعضا به ترتیب همشون با ات عکس گذاشتن صبر کن پس جیمین چرا نگذاشته ؟
زنگ زد به جیمین
ته : چه خبر
جیمین: هیچی دارم روی اهنگ جدیدم کار میکنم
ته: افرینن
ج: چه خبر .....داره چی کار میکنه
ته: گفتم بره حموم ولی خب به جای شامپو....شامپو شست شوی.... زده بود به موهاش رفتم کمکش کردم تا بشوره الاناس که بیاد
ج: اهاا
ت: راستی چرا توی گروه عکسی نفرستادی
ج: دوست ندارم عکسش بیاد توی گوشیم
ته: اهاا
ات: من حاضرم " اروم میگه "
ته: برو توی اتاق الان میام
ج: دارید چیکار میکنید ؟ 🙄
ته: خدافززز😂
ویو ات
رفتم توی اتاق و روی صندلی نشستم تا تهیونگ بیاد
ته: موهات چطوره
ات: اون شامپو واسه چی بود
ته: شست شوی پا
ات : چی
ته: تو حتی روشو نخوندی
با خودم گفتم : چقدر احمقم من
ته: اینطور پیش بره خدا میدونه به کجا ها میرسی...
ات: خب من امادم
ته: برو پشت میکروفن
تهیونگ دستشو 👍 کرد که یعنی بخون شروع کردم به خوندن یکی از اهنگ ها
تهیونگ : خوبه.....خیلی خوب خوندی
ات: واقعا
ته: ولی به پای من نمیرسی
دینگ دینگ
دیدگاه ها (۰)

تهیونگ به ساعتش نگا میکنه میبینه ۲۴ ساعتش تموم شده ته: برو د...

جیمین اینو گفت دست ات رو گرفت و گفت امشب ات خونه ی من میمونه...

*شیشه انگشت ات را برید:**ات مشغول جمع کردن تکههای شیشه بود ک...

**تمرین روز اول:**تهیونگ با دست به سمت میکروفون اشاره کرد. "...

جیمین فیک زندگی پارت ۹۲#

جیمین فیک زندگی پارت ۴۶#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط