black flower(p,7)

black flower(p,7)

تهیونگ لب زد

_تو خوابت .

جونگ کوک از روی صندلیش بلند شد و انگشت فاکش رو به تهیونگ نشون داد.

خواب؟ ! همین که چهره ی کریه و زشت تو رو تو طول روز

می بینم برام کافیه

صورتش رو با انزجار جمع کرد و اونجا رو ترک کرد.

جونگین لبخند عذرخواهانه ای زد و سینی غذای دست نزده ی

دوستش رو همراه سینی خودش برداشت و دنبال جونگ کوک راه افتاد.

واقعا ازت متنفره

تهیون با تعجب گفت
و با چشمای آرایش کرده اش به تهیونگ که با بی اعتنایی از الکل دوستش می نوشید زل زد.


تهیونگ بیخیال گفت

میدونم به هر حال جئون جونگ کوک اولین نفری نیست که این حس رو داره.

کیونگسو با چشمای درشت آبی رنگش یکی از نگاه های ترسناک مخصوص خودش رو به پسر کوچیکتر انداخت و با خشونت بطری الکلش رو از دستش کشید.

و بلند داد زد

_توی دبیرستانم تقریبا همه ی مدرسه به جز من ازت متنفر بودن منم سعی میکردم زیاد ازت متنفر نباشم که فکر کنم با کارایی که می کنی تمام تلاش هام ناموفق بود!

تهیونگ ناله ای کرد. و آروم لب زد

تو دیگه چرا؟ از وقتی که دبیرستان بودیم تمام تكاليفت رو من انجام میدم

کیونگسو با لحن جدی ای گفت

دلیلش خیلی واضحه من امگام و با یه آلفا قرار میزارم اما تو از امگاها و آلفاها متنفری و مسخرشون می کنی... فکر کنم عمر این دوستی به پایان رسیده باشه کیم.

تهیونگ لب زد

باشه پس پروژه ات رو هم خودت انجام بده آقای دو.

تهیونگ بیخیال نگاهش کرد و باعث شد کیونگسوی که از روی صندلیش بلند شده بود. سرجاش بشینه.
دیدگاه ها (۰)

black flower(p,8)

black flower(p,9)

های گایز بچه ها احساس میکنم فیک جدید زیاد طرفدار نداره .و به...

black flower(p,6)

black flower(p,204)

black flower(p,202)

black flower(p,208)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط