فن فیک به سمت جهنم
#فن_فیک_به_سمت_جهنم
پارت۲۰
جیمین:حالا میدونی اسم این پل که میخوایم از روش رد بشیم چیه؟
شوگا دستاش رو توی جیب کتش فرو کرد و با بیخیالی به راهش ادامه داد
شوگا:نوچ..
جیمین:نمیدونی؟
شوگا:مگه باید اسم جاهایی که میخوایم بریم رو بدونیم؟
جیمین یه نه آرومی زیر لب گفت انگار زیادی حساس شده بود...
شوگا:نترس جوجه من چیزیم نمیشه آیا به شوگای بزرگ شک داری؟
جیمین یه ابروش رو انداخت بالا و سمتش برگشت:جوجه؟
شوگا:ببینم امروز مشکلی برای گوشات پیش اومده؟
جیمین:قطعا یادت میاد که چطور زیرم ناله میکردی...اونوقت به من میگی جوجه؟
شوگا لباش رو غنچه کرد و با این کار دل جیمین براش ضعف رفت
شوگا:الان داری قدرت تاپ بودنت رو به رخم میکشی؟
جیمین:دقیقا...
شوگا به حالت اخموی خودش برگشت و جلو رو نگاه کرد:جوجه ی عوضی...
جیمین:یااااااا کاری نکن همین جا به فاکت بدم...
شوگا اداش رو درآورد که با دیدن چیزی که جلوش بود خشکش زد...
رد نگاهش رو دنبال کرد تا به یک شیطان رسید...خواست چیزی بگه که شوگا دستش رو گرفت و پشت یه بوته کشوند...
جیمین:اون کیه؟
شوگا بعدا برات توضیح میدم فقط بدون که کسی نیست که با ما رفتار دوستانه داشته باشه...
جیمین به شیطان قد بلندی که فاصله زیادی ازش نداشت نگاه کرد و به بینیش چین داد:فاک از من قد بلندتره
شوگا:چی؟
جیمین:از من بلند تره...
شوگا:زهر مار توی این موقعیت داری به این فکر میکنی...
جیمین سرش و کج کرد و با دقت بیشتری به اون شخص نگاه کرد:به نظر نمیاد طبیعی شیطان باشه..
شوگا با صدای تحلیل رفته ای جوابش رو داد:اون فقط یه قربانیه...
جیمین:قربانی؟
شوگا:دنیا از اون چیزی که فکر میکنی بزرگتره و در نتیجه آدمای کثیف بیشتری هم داره...کای تنها آدم کثیف این دنیا نبود که با خوب شدنش دنیا تبدیل به یک بهشت که پر از رنگین کمون و پری و تکشاخه بشه...آدمای کثیف از تعداد موهای سرت هم بیشترن و یکی از اون ها این رو تبدیل به یک شیطان کرده
جیمین سرش رو تکون داد و به شخص بلند قد نگاهی کرد به نظر میومد آدم خوبی باشه البته اگه لبخند ترسناکش رو فاکتور بگیریم...
پارت۲۰
جیمین:حالا میدونی اسم این پل که میخوایم از روش رد بشیم چیه؟
شوگا دستاش رو توی جیب کتش فرو کرد و با بیخیالی به راهش ادامه داد
شوگا:نوچ..
جیمین:نمیدونی؟
شوگا:مگه باید اسم جاهایی که میخوایم بریم رو بدونیم؟
جیمین یه نه آرومی زیر لب گفت انگار زیادی حساس شده بود...
شوگا:نترس جوجه من چیزیم نمیشه آیا به شوگای بزرگ شک داری؟
جیمین یه ابروش رو انداخت بالا و سمتش برگشت:جوجه؟
شوگا:ببینم امروز مشکلی برای گوشات پیش اومده؟
جیمین:قطعا یادت میاد که چطور زیرم ناله میکردی...اونوقت به من میگی جوجه؟
شوگا لباش رو غنچه کرد و با این کار دل جیمین براش ضعف رفت
شوگا:الان داری قدرت تاپ بودنت رو به رخم میکشی؟
جیمین:دقیقا...
شوگا به حالت اخموی خودش برگشت و جلو رو نگاه کرد:جوجه ی عوضی...
جیمین:یااااااا کاری نکن همین جا به فاکت بدم...
شوگا اداش رو درآورد که با دیدن چیزی که جلوش بود خشکش زد...
رد نگاهش رو دنبال کرد تا به یک شیطان رسید...خواست چیزی بگه که شوگا دستش رو گرفت و پشت یه بوته کشوند...
جیمین:اون کیه؟
شوگا بعدا برات توضیح میدم فقط بدون که کسی نیست که با ما رفتار دوستانه داشته باشه...
جیمین به شیطان قد بلندی که فاصله زیادی ازش نداشت نگاه کرد و به بینیش چین داد:فاک از من قد بلندتره
شوگا:چی؟
جیمین:از من بلند تره...
شوگا:زهر مار توی این موقعیت داری به این فکر میکنی...
جیمین سرش و کج کرد و با دقت بیشتری به اون شخص نگاه کرد:به نظر نمیاد طبیعی شیطان باشه..
شوگا با صدای تحلیل رفته ای جوابش رو داد:اون فقط یه قربانیه...
جیمین:قربانی؟
شوگا:دنیا از اون چیزی که فکر میکنی بزرگتره و در نتیجه آدمای کثیف بیشتری هم داره...کای تنها آدم کثیف این دنیا نبود که با خوب شدنش دنیا تبدیل به یک بهشت که پر از رنگین کمون و پری و تکشاخه بشه...آدمای کثیف از تعداد موهای سرت هم بیشترن و یکی از اون ها این رو تبدیل به یک شیطان کرده
جیمین سرش رو تکون داد و به شخص بلند قد نگاهی کرد به نظر میومد آدم خوبی باشه البته اگه لبخند ترسناکش رو فاکتور بگیریم...
۵.۳k
۰۵ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.