وقتی کسی را می کُشی، حتما چیزهایی از او در تو باقی می مان
وقتی کسی را میکُشی، حتما چیزهایی از او در تو باقی میماند. یک تصویر ، یک بو ، یک نَفَس ، یک آه ، یک نفرین ، یک صدا.
من به این میگویم «نفرینِ مقتول» این نفرین به بدنت میچسبد، میمانَد و بعد شروع میکند به کندن، گویی که تَنَت را سوراخ میکند و فرو میرود، تا اینکه به اعماق قلبت راه پیدا کند. آنجا منزل میکند و دوباره در تو زندگی مییابد. وارد رویاهایت میشود، خوابهایت را زخمی و تکهتکه میکند. روزها را به هر نحوی میگذرانی ولی شب که تنها میشوی، تویِ رختخوابت عرقی سرد بر تنت مینشیند. هر مقتولی در قاتلش به زندگی ادامه میدهد. از زمانی که قابیل هابیل را کشته، هیچ قاتلی نتوانسته از بار امانت مقتولش رها شود.
من به این میگویم «نفرینِ مقتول» این نفرین به بدنت میچسبد، میمانَد و بعد شروع میکند به کندن، گویی که تَنَت را سوراخ میکند و فرو میرود، تا اینکه به اعماق قلبت راه پیدا کند. آنجا منزل میکند و دوباره در تو زندگی مییابد. وارد رویاهایت میشود، خوابهایت را زخمی و تکهتکه میکند. روزها را به هر نحوی میگذرانی ولی شب که تنها میشوی، تویِ رختخوابت عرقی سرد بر تنت مینشیند. هر مقتولی در قاتلش به زندگی ادامه میدهد. از زمانی که قابیل هابیل را کشته، هیچ قاتلی نتوانسته از بار امانت مقتولش رها شود.
۱.۶k
۱۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.