"عشق دو طرفه ۵🖤"
"عشق دو طرفه ۵🖤"
بعد از دوروز تو بیمارستان بودن روز ترخیص رسید.
جولی :من میرم لباسامو عوض کنم او برو برگه ترخیص را بگیر.
سوفیا :اوک باشه..نری دوباره گن بشی تو بغل یکی دیگه پیدات کنیم😂
جولی :هر هر خندیدم ....😒بی نمک
سوفیا :خب بسه برو دیگه
رفتم و لباسامو عوض کردم
اومدم بیرون و سوفی هم برگه ترخیص را گرفت و رفتیم سوار تاکسی شدیم که به سمت هتل بریم.
من از سوفیا پرسیدم :سوفی چی شد که اونجوری شد؟
سوفیا:چطور
جولی:چی شد من یهو خودمو تو بغل چا دیدم ؟اصلا باور نکردنی بود !
سوفیا:وای اره پشمام من تو افق محو شدم؟🥵
جولی :اره
از تاکسی پیاده شدیم وبه سمت هتل رفتیم
رفتیم داخل هتل که یهو یه اتفاقی افتاد که برگای منو سوفی باهم ریخت .....🥵😂
بعد از دوروز تو بیمارستان بودن روز ترخیص رسید.
جولی :من میرم لباسامو عوض کنم او برو برگه ترخیص را بگیر.
سوفیا :اوک باشه..نری دوباره گن بشی تو بغل یکی دیگه پیدات کنیم😂
جولی :هر هر خندیدم ....😒بی نمک
سوفیا :خب بسه برو دیگه
رفتم و لباسامو عوض کردم
اومدم بیرون و سوفی هم برگه ترخیص را گرفت و رفتیم سوار تاکسی شدیم که به سمت هتل بریم.
من از سوفیا پرسیدم :سوفی چی شد که اونجوری شد؟
سوفیا:چطور
جولی:چی شد من یهو خودمو تو بغل چا دیدم ؟اصلا باور نکردنی بود !
سوفیا:وای اره پشمام من تو افق محو شدم؟🥵
جولی :اره
از تاکسی پیاده شدیم وبه سمت هتل رفتیم
رفتیم داخل هتل که یهو یه اتفاقی افتاد که برگای منو سوفی باهم ریخت .....🥵😂
۱۳.۷k
۰۶ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.