ترس من

ترس من
p=13

*ویو ا.ت*
بعد اون اتفاق وقتی وشمامو باز کردم تو یه جنگل بودم یه چیزی دیدم و تو این 13سال همش به همه فک کرد تو یه شرکت استخام شده بودم
امروز بعد کار رفتم کافه همیشگی و یه جمع دیدم همشونو شناختم بعد از اینجا بورا انجوری گفت بغض کردم ولی نشون ندادم

+خب هزارتا روشا وجود داره من نمیذونم کی رو میگن
€اها ببخشید
¥دختر تو اتفاق شیطانی تو 13سال پیش برات اتفاق نیوفتاده؟
+نه

*علامت پیتر✓ علامت دوستش√ *
√روشا. دختر کجا بودی ام خب پیتر گفت بهت بگم که...
✓چقدر طولش میدی... امم خب روشا میشه که باهم یه قرار بزاریم؟
+نه... گفتم که بعد عشقم با کسی نیستم
✓ببین روشام...
+روشا... روشام یعنی روشای من... ولی من مال تو نیستم... و فقط یک نفر بهممیگفت روشیم پس... دیگه نگو
_روشیم؟... بجان جدم ا.ته
✓ببین روشا کسی بهتر از من برات پیدا نمیشه
+عه... خب معرفی میکنم.... دوستم و دوست پسر سابقم جناب کیم تهیونگ
×تو روشایی
~عررر روشا نمرده
_پس چرا گفتی منو نمیشناسی
+جناب پیتر برو
✓اهم

*پیتر و دوستش رفتن*

٪برام بگو
+واقعا... ام خب باز فک کنید من مردم و اینکه میزتون پره
_جات میکنم
+نمیتون.. ـ

*تهیونگ ا.ت رو میزاره رو پاش*

_جات کردم
∆میشه یکی بگه این دختره کیه؟
+معرفی نمیکنین
€اها خب اون زن جونگکوکه و اینم شوهرمه.... بچه ها این ا.ت یا همون روشاست که میگفتم
+جان جدت نگو که اینا هم بچه هاتونن
€امم خب اونا دوتا لیون و لیان بچه ای سوفین اینم که از جیونه پسره جونگکوک اینم وانیاست دختر من
+پس شوهر سوفی؟
&جدا شدن
+اها پس سینگل تون منم
×نه ببین تو تهیچنگ باهمین پس سینگلا فقط منو ماریایم