ایدل مورد علاقم pt33
pt33
توی لایو بودیم البته من نه (گروه بلک پینک)
داشتم استراحت میکردم
نتایج مشخص شدهبود بی تی اس یه چند نفره دیگه برنده شده بودن نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت
البته ناراحت بودم هم برای اینکه دخترا ناراحتن هم برای اینکه داداشم رفت
ازشون خداحافظی کردم البته خب اولین باری نیست که از داداشم جدا میشم ولی خب بازم واسته ام بهش
خب دروغ نگن وابسته ی پسرا هم بودم از همه بدتر وابسته ی یانگ که اگه یه روز نباشه میمیرم
اروم باش ات مثله برقو باد میگذره تازه جنی اینجاست باهم خوش میگذرونیم
خیلی کسل بودم
«««««
بلاخره لایو تموم شد
لیسا: چرا با داداشت نرفتی؟ ینی خب مگه تو از ما بدت نمیاد؟
ا ت: عامم خب شاید نظرم راجبتون عوض شده باشه
ا ت: خب.... شایدمن..... الان.... یه بلینک باشم
رزی: چی؟
جیسو: جدا؟
ا ت: اوووهووووم... یههه جورایی هااا
لیسا: خب بازم پیشرفته خوبیه*لبخند
ا ت:*لبخند
ا ت: خب بازم هرچی نباشه زن داداشم جنیه
جنی:*خجالت
ا ت: چقدرم خجالتیه
««««
تو اتاقم بودم بلاخره یه اتاق دارم با یه هم اتاقی
رزی: میگگم توکه لگد یا خروپف که نمیکنی؟ ات: نه نگران نباش
رزی: خوبه
دراز کشیدمو چراغو خاموش کردم
ا ت: میگم رزی...
رزی: هوم
ا ت: تو وقتی فهمیدی برنده نشدین ناراحت شدی
رزی: عومم خب یه جورایی اره ولی خب ما به نظرم درست این بود که برنده نشیم
ا ت: چرا؟
رزی: وقتی برای تمرین نداشتیم مطمعنام اجرامون به بقیه نمیرسید
ا ت: ولی خیلی خوب بود
رزی: هومم شاید گروه ما نمیتونه اداره شه بخاطره اینکه لیدر نداریم
ا ت: جدا؟!
رزی: اوهوم
ا ت: پس لیسا چی؟!
رزی: خب لیسا لیدر نیست اما خب ما به حرفاش گوش میدیم
ا ت: خب چرا لیسا لیدر نیست؟
رزی: احتمالا بخاطره اینه که تایلندیه
ا ت: عااا شاید
ا ت: ببخشید خیلی حرف زدم
رزی: اشکال نداره
ا ت: شب بخیر
رزی: شب بخیر
توی لایو بودیم البته من نه (گروه بلک پینک)
داشتم استراحت میکردم
نتایج مشخص شدهبود بی تی اس یه چند نفره دیگه برنده شده بودن نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت
البته ناراحت بودم هم برای اینکه دخترا ناراحتن هم برای اینکه داداشم رفت
ازشون خداحافظی کردم البته خب اولین باری نیست که از داداشم جدا میشم ولی خب بازم واسته ام بهش
خب دروغ نگن وابسته ی پسرا هم بودم از همه بدتر وابسته ی یانگ که اگه یه روز نباشه میمیرم
اروم باش ات مثله برقو باد میگذره تازه جنی اینجاست باهم خوش میگذرونیم
خیلی کسل بودم
«««««
بلاخره لایو تموم شد
لیسا: چرا با داداشت نرفتی؟ ینی خب مگه تو از ما بدت نمیاد؟
ا ت: عامم خب شاید نظرم راجبتون عوض شده باشه
ا ت: خب.... شایدمن..... الان.... یه بلینک باشم
رزی: چی؟
جیسو: جدا؟
ا ت: اوووهووووم... یههه جورایی هااا
لیسا: خب بازم پیشرفته خوبیه*لبخند
ا ت:*لبخند
ا ت: خب بازم هرچی نباشه زن داداشم جنیه
جنی:*خجالت
ا ت: چقدرم خجالتیه
««««
تو اتاقم بودم بلاخره یه اتاق دارم با یه هم اتاقی
رزی: میگگم توکه لگد یا خروپف که نمیکنی؟ ات: نه نگران نباش
رزی: خوبه
دراز کشیدمو چراغو خاموش کردم
ا ت: میگم رزی...
رزی: هوم
ا ت: تو وقتی فهمیدی برنده نشدین ناراحت شدی
رزی: عومم خب یه جورایی اره ولی خب ما به نظرم درست این بود که برنده نشیم
ا ت: چرا؟
رزی: وقتی برای تمرین نداشتیم مطمعنام اجرامون به بقیه نمیرسید
ا ت: ولی خیلی خوب بود
رزی: هومم شاید گروه ما نمیتونه اداره شه بخاطره اینکه لیدر نداریم
ا ت: جدا؟!
رزی: اوهوم
ا ت: پس لیسا چی؟!
رزی: خب لیسا لیدر نیست اما خب ما به حرفاش گوش میدیم
ا ت: خب چرا لیسا لیدر نیست؟
رزی: احتمالا بخاطره اینه که تایلندیه
ا ت: عااا شاید
ا ت: ببخشید خیلی حرف زدم
رزی: اشکال نداره
ا ت: شب بخیر
رزی: شب بخیر
۱۰۶.۵k
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.