چند پارتی جیمین

چند پارتی جیمین 🌸💞...

بلاخره کارم تموم شد رفتم خونه رو تخت دراز کشیدم یک نودل باز کردمو شروع به خوردن کردم..
*صبح *
لباسمو پوشیدم ارایشی کردم و راه افتادم...
وقتی رفتم در بسته بود تعجب کردم یعنی روز اومدم ناخوداگاه در باز شد وقتی رفتم همجا پر از گله رز بود یهو جیمینو دیدم که باهمون کت و شلوار اومده
بورا: اینجا چه خبره؟؟
جیمین: این برنامه ی من برای توعه...
بورا من از روزه اول بهت علاقمند شدم من دوست دارم تو دختره بانمکی هستی میای باهم یک زندگی جدید و شروع کنیم
بورا: مغزم هنگ کرده بود نمیتونستم چی بگم یعنی هر روز بخاطر من میومد اینجا واقعا تو شک بودم «جیمین حالت خوبه؟؟»
جیمین: نه از وقتی که تورو دیدم قلبم دیگه برای تو میزنه بورا من واقعا دوست دارممم
جوابه منو نمیدی؟؟
بورا: خبب....
پس بیا باهم یک زندگی جدیدو شروع کنیم:)
اینو که گفتم لبای نرم جیمینو حس میکردم....
*چند ماه بعد*
بورا: میگم چقدر راه رفتن زیره بارون خوبه نه؟!
جیمین: خیلی مخصوصا اگه کناره تو باشم
بورا: یک دفعه واستادم..
«پس نظرت راجب یک بوسه زیر بارون چیه؟»
جیمین: به نظر خوب میاد:»
صدای قطره های بارون همراه با بوی تنه بورا یکی از بهترین حسای دنیا بود
بورا:
خوشحالم که به اون مغازه اومدی پارک جیمین:)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
دوسش داشتید ✨؟
دیدگاه ها (۱۲)

چند پارتی جیمین ❤️‍🩹🥲.... نینا: جیمینی قهر نکن دیگهه ببخشید ...

چند پارتی جیمین ❤️‍🩹🥲.... تصمیم گرفتم غذاهای مورد علاقشو درس...

میدونم نمیگید ولی....

چند پارتی جیمین 🌸💞... بورا: سریع بیدار شدم«اخخ معذرت میخوام ...

《مدرسه رویایی》

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟒عشق مافیاویو بورام ساعت 8:30 از تخت اومدم بیرون یه دوش...

پارت 2. خیانت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط