روزی برای آرامش
روزی برای آرامش
پارت ۲
+:یهو دستم کشید سمت خودش و دوباره افتادم روش ولی با این تفاوت که ۱ سانتی متر بین لبامون بود بدون هماهنگی لبمو بوسید بل تعجب بهش نگاه کردم...
+:تقلا میکردم ولی محکم گرفته بودم...
بعد دو دیقه لبشو از لبم جدا کرد با عصبانیت ..گفتم..دیونه شدی؟!!!!!.
×:نه دیونه نشدم چرا.؟؟!!
+:مستی .....!
صدای بابام بود.
+پ:دخترم کجاییی..نمیای پایین؟؟
+:سریع از روی جونگ کوک بلندشدم ... هردوتامون جدا از هم اومدیم پایین
دیدم یه نفر دیگه هم هست اون کی بود...
+:یکم نشستیم بابام یه چیز شوکه کننده گفت ..:
پ+:دخترم از الان با این مرد باید بری من ترو بهش فروختم ...
+:من توی شوک بودم.... چ...چچیی پیشه دوباره تکرار کنی بابا؟
دیدم جونگ کوک بلند شد گفت
×: عمو یه زره غیرت تو وجودت نیست واقعا؟!
دخترتو داری میدی به یه غریبه....
منتظر پارت بعد باشید😉
پارت ۲
+:یهو دستم کشید سمت خودش و دوباره افتادم روش ولی با این تفاوت که ۱ سانتی متر بین لبامون بود بدون هماهنگی لبمو بوسید بل تعجب بهش نگاه کردم...
+:تقلا میکردم ولی محکم گرفته بودم...
بعد دو دیقه لبشو از لبم جدا کرد با عصبانیت ..گفتم..دیونه شدی؟!!!!!.
×:نه دیونه نشدم چرا.؟؟!!
+:مستی .....!
صدای بابام بود.
+پ:دخترم کجاییی..نمیای پایین؟؟
+:سریع از روی جونگ کوک بلندشدم ... هردوتامون جدا از هم اومدیم پایین
دیدم یه نفر دیگه هم هست اون کی بود...
+:یکم نشستیم بابام یه چیز شوکه کننده گفت ..:
پ+:دخترم از الان با این مرد باید بری من ترو بهش فروختم ...
+:من توی شوک بودم.... چ...چچیی پیشه دوباره تکرار کنی بابا؟
دیدم جونگ کوک بلند شد گفت
×: عمو یه زره غیرت تو وجودت نیست واقعا؟!
دخترتو داری میدی به یه غریبه....
منتظر پارت بعد باشید😉
۹۷۶
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.