رمان آیدل من
رمان: آیدل من
( درخواستی)
پارت ۱۳
ات: سلام
جیهوپ: عه سلام فکر کردم نمیای امشب
ات: یه چیزی نیاز داشتم اومدم بردارم و برم
جیهوپ: بعدش میای پیشم کارت دارم
ات: باشه
رفتم طبقه ی بالا در اتاقم باز بود این چیز عجیبی نبود ولی اتفاقی که داشت اون داخل میوفتاد باعث شد فکر کنم الاناس که سکته کنم
ولی تمام شجاعتمو جمع کردم و حرف زدم
ات: ببخشید وسط بوستون مزاحم میشم ولی توی اون کشو دفترمو نیاز دارم
شوگا: ا..ات
بدون توجه به شوگا از داخل کشوی میز دفترمو برداشتم
ات: من دیگه کاری ندارم ادامه بدین
سریع از اتاق اومدم بیرون اصلا دلم نمیخواست جلوی شوگا گریه کنم
اومدم برم بیرون که جیهوپ جلومو گرفت
ات: جیهوپ الان اصلا حوصله ی هیچی رو ندارم
جیهوپ: بخاطر ایواعه ؟
ات: پس توهم میدونی ؟
جیهوپ: بیا بریم باهم حرف میزنیم
رفتیم تو ماشینم نشستیم و از خونه دور شدیم و زدم بغل
ات: خب میشنوم
جیهوپ: من واقعاً نمیدونم اون آهنگ مال تو بوده یا ایوا ولی وقتشه دعوارو تموم کنید
ات: من ..فکر کردم
فکر کردم فهمیدی شوگا ایوا رو دوست داره
جیهوپ: چی فکر کردی ؟
ات: هیچی ...مهم نیست .....اهنگم الان دیگه به اسم ایواس
جیهوپ : میتونین درستش کنین فقط کافیه باهم حرف بزنین
ات: حرف زدن الان دیگه به درد نمیخوره ( بلند)
جیهوپ: ....
ات: ب.. ببخشید یهو صدام رفت بالا فقط خواستم بگم که...من تصمیم گرفتم از گروه برم ( بغض)
جیهوپ: چی؟! داری دروغ میگی دیگه مگه نه؟ .....شوخیه خیلی بی مزه ایه
ات: جیهوپ.....باید به حرف مامان و بابام گوش میدادم (گریه)
( درخواستی)
پارت ۱۳
ات: سلام
جیهوپ: عه سلام فکر کردم نمیای امشب
ات: یه چیزی نیاز داشتم اومدم بردارم و برم
جیهوپ: بعدش میای پیشم کارت دارم
ات: باشه
رفتم طبقه ی بالا در اتاقم باز بود این چیز عجیبی نبود ولی اتفاقی که داشت اون داخل میوفتاد باعث شد فکر کنم الاناس که سکته کنم
ولی تمام شجاعتمو جمع کردم و حرف زدم
ات: ببخشید وسط بوستون مزاحم میشم ولی توی اون کشو دفترمو نیاز دارم
شوگا: ا..ات
بدون توجه به شوگا از داخل کشوی میز دفترمو برداشتم
ات: من دیگه کاری ندارم ادامه بدین
سریع از اتاق اومدم بیرون اصلا دلم نمیخواست جلوی شوگا گریه کنم
اومدم برم بیرون که جیهوپ جلومو گرفت
ات: جیهوپ الان اصلا حوصله ی هیچی رو ندارم
جیهوپ: بخاطر ایواعه ؟
ات: پس توهم میدونی ؟
جیهوپ: بیا بریم باهم حرف میزنیم
رفتیم تو ماشینم نشستیم و از خونه دور شدیم و زدم بغل
ات: خب میشنوم
جیهوپ: من واقعاً نمیدونم اون آهنگ مال تو بوده یا ایوا ولی وقتشه دعوارو تموم کنید
ات: من ..فکر کردم
فکر کردم فهمیدی شوگا ایوا رو دوست داره
جیهوپ: چی فکر کردی ؟
ات: هیچی ...مهم نیست .....اهنگم الان دیگه به اسم ایواس
جیهوپ : میتونین درستش کنین فقط کافیه باهم حرف بزنین
ات: حرف زدن الان دیگه به درد نمیخوره ( بلند)
جیهوپ: ....
ات: ب.. ببخشید یهو صدام رفت بالا فقط خواستم بگم که...من تصمیم گرفتم از گروه برم ( بغض)
جیهوپ: چی؟! داری دروغ میگی دیگه مگه نه؟ .....شوخیه خیلی بی مزه ایه
ات: جیهوپ.....باید به حرف مامان و بابام گوش میدادم (گریه)
- ۲۶.۰k
- ۰۳ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط