فیک عاشقان مافیا
فیک عاشقان مافیا
پارت ۱👇
آت :صبح از خواب بیدار شدم رفتم کارای لازم رو انجام دادم برای صبحانه آماده شدم به پدرو مادرم سلام کردم و نشستم سر میز
(پدر:آپا)
(مادر:اوما)
آپا: سلام دخترم خوب خوابیدی
آت:بله خوب خوابیدم شما چی خوب خوابیدین
اوما:بله،خوب دخترم صبحانه تو بخور
آت :چشم شما هم صبحانتون و بخورین
ویو به بعد از ظهر
ویو آت:
بعد از ظهر دوستم زنگ زد جواب دادم
خوب اینجا به پایان میرسونم،،،،،
پارت ۱👇
آت :صبح از خواب بیدار شدم رفتم کارای لازم رو انجام دادم برای صبحانه آماده شدم به پدرو مادرم سلام کردم و نشستم سر میز
(پدر:آپا)
(مادر:اوما)
آپا: سلام دخترم خوب خوابیدی
آت:بله خوب خوابیدم شما چی خوب خوابیدین
اوما:بله،خوب دخترم صبحانه تو بخور
آت :چشم شما هم صبحانتون و بخورین
ویو به بعد از ظهر
ویو آت:
بعد از ظهر دوستم زنگ زد جواب دادم
خوب اینجا به پایان میرسونم،،،،،
- ۱.۵k
- ۲۰ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط