پارت ۱ ( خانوما*) غلط دیکته دیدید مغذرت میخوام

سه تا دختر در سه پایگاه مختلف در آمریکا مشغول دیدن اخبار بودن خبر مرگ استادشون باعث شک همشون شده بود استار یکی از قوی ترین قهرمان های آمریکا این خبر حتی باعث شده بود امه که همیشه پکر و خواب بود الان چشماش چهار تا بشه سرا داشت گریه میکرد و تورا خیلی تو تعجب بود این سه تا دختر تا الان هیچ وقت اینطوری نبودن تورا همیشه عصبی بود با چشم های طوسی و آبی و مو هایش سفید و قرمزی که داشت همیشه عصبی بود سرا با موها و چشم های زرد که همیشه عینک دودی به رنگ نارنجی داشت همیشه خندان بود و خب اگه با مو های مشکی که رده های سفید توی اونا بود چشم های مشکی که یکی از اونا طوسی بود همیشه خسته و در حال خواب بود ولی الان خبر مرگ استادشون همشون رو تو شک فرو برده بود تورا گوشیش دستش بود و منتظر پیام بود پیامی که قرار بود خیالش رو راحت کنه قرار بود بهش اجازه بده که انتقام بگیره سرا هنوز داشت گریه میکرد و گوشی کنارش بود و خب امه فقط نشسته بود که صدای پیامک نظر همشون رو جلب کرد
'"سه روز دیگه "
با این پیام همشون فهمیدن که سه روز دیگه قراره به توکیو برن تا همه رو از اون دعوا نجات بدن قدرت اون ها همیشه بیشتر بوده ولی همیشه انتخواب دوم بودن که خب حالا راجبش میفهمید ...
این داستان ادامه دارد ...
دیدگاه ها (۰)

پارت ۱۲ من عاشق کدوم بشم غلط دیکته دید معذرت

پارت ۸ اگه غلط دیکته دیدید معذرت

من عاشق کدوم بشم ( پارت ۱۱) غلط دیکته دیدید معذرت

راجب رمان

سریال: تو از ستاره ها امدی/ مشکلی نیست خوب نباشی/ ملکه اشک ها

( گناهکار ) ۱۱۶ part هه کیو با چمدون تو دستش وارده سرویس بهد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط