وقتی ماشین بهت زده و رفتی تو کما و اونا منتظرتن و از پشت

وقتی ماشین بهت زده و رفتی تو کما و اونا منتظرتن و از پشت شیشه باهات حرف میزدن ولی تو یهویی قلبت وایمسه و دکترا بهت شک میدن ولی دکترا ناامید شدن و خواستن بهشون تسلیت بگن ولی تو به عشق اونا دوباره قلب کار میکنه و زنده میشی و دکتر میاد شرایط تو رو چک کنه و تو بهش نگاه میکنی و میخندی و دست تکون میدی بعد دکتر وقتی خارج میشه بهش میگه که اون دختر لجباز و قویه باید به داشتنش افتخار کنی (به عنوان عضو هشتم و دوست دخترش)

جونگ‌کوک: وایی چرا بیدار نمیشی دختر زود باشه دیگ دیگ دارم دیون میش ای داشتم راه میرفتم که دیدم دکتر گفت شک الکتریکی بیارین خیلی ترسیدم پام سست شده افتادم زمین و همین جوری داشتم گریه میکردم که چشام کم کم سیاهی رفتو بیهوش شدم
ویو جونگ‌کوک: پاشدم دیدم رو تخت بیمارستانم و دیدم که پرستاره داره میاد
پرستار: آقای جونگ‌کوک حالتون خوب
جونگ‌کوک: حالا من خوب حالا ا/ت اون چطور
پرستار: حال ایشون ام خوب احتمالا یک ساعت دیگ بهوش بیاد
جونگ‌کوک: میش برم ببینمش
پرستار: بله حتما بفرمایید
جونگ‌کوک: تا گفت زود پاشدم رفتم اتاق ا/ت پیدا کردم رفتم پیشش نشتم باهاش حرف زدم البته هنوز بیهوش بود دستش گرفتم همش بوی میکردم و میگفتم بانی جونم پاشو دیگ اگه پاشی میزار از شیرموزم بخوری میبرمت شهربازی هر کاری بگی میکنم هر وقت پاشو دیگ اذیتت نمی کنم باشه فدات بشم لطفا باشو نمیدونم تحمل کنم تو اینجا بخوابی یکدفعه گریم گرفت و نتونستم خودم کنترل کنم بعد از چند دقیقه گریه کردنم تموم شده و دیدم دکتر دار
دکتر : آقای جونگ‌کوک بهتر برین احتمالا چند ساعت دیگ بهوش بیاد از نظر من برین بهتر
جونگ‌کوک: آقای دکتر من نمیدونم تا بهوش نیمد برم
دکتر : خیلی پس بهتر بگم که احتمالا اصلا امروز بهوش نیاد شاید فردا بیاد
جونگ‌کوک: من مطمئن هستم که امروز بهوش میاد
دکتر :باشه آقای جونگ‌کوک خب دیگ من برم
جونگ‌کوک: بله برین
دکتر : مراقب خانم ا/ت باشین وقتی بهوش اومدن صدا کنین
جونگ‌کوک: حتما رفتش بیرون خانم خوابلو باشو دیگ پس چقدر میخوای بخوابی سرم گذاشتم رو دستش که خوابم برد
ا/ت: پاشدم اول چشام سیاهی میرفت چند بار بلکه زدم تا درست بش بعد این طرف دیدم اون طرف دیدم فهمیدم بیمارستانم بعد دیدم جونگ‌کوک خوابید رو دستم صداش کردم چند بار بعد از چند بار پاشد
جونگ‌کوک: یکی صدام میکرد پاشدم دیگ ا/ت بهوش اومد خیلی خوشحال شدم پس زود پاشدم اول رفتم دکتر خبر کردم
آقای دکتر
دکتر: بله آقای جونگ‌کوک
جونگ‌کوک: ا/ت بهوش اومد
دکتر : خیلی بریم بینیم حالش چطور
دکتر: خب حالا خانم ا/ت خوب میدونین امروز برین
جونگ‌کوک: واقعا
دکتر : بله
ادامه تو کامنت ها هست
دیدگاه ها (۶)

وقتی ماشین بهت زده و رفتی تو کما و اونا منتظرتن و از پشت شیش...

تکپارتی وقتی قهری از نامجون ویو نامجون: دیشب دعوامون شده پس ...

سناریو بی تی اس

اگه درخواست دارید تو کامنت ها بگین یا تو پی وی

مرگ بی پایان پارت ۳۱

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۸ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط