شک زده گف × یعن توام ، توام دوسم داری ؟!!
شک زده گف × یعن توام ، توام دوسم داری ؟!!
- خب اوم
بغلم کرد ،،، بعد اون ماجرا همه چی اوکی اوکی بود تا اینکه یه سال پیش کنار هم بودیم که گوشیش زنگ خورد ، رفته بود دس شویی منم برا اینکه قط نشه جواب دادم
● قربان کجایید کی میرسید
● قربان اینجا اوضاع زیاد خوب نی
کپ کردم.. قربان ؟
× آسا چیکار میکنی
- بیا گوشی با تو کار دارن
× ممنون .. چی کجا تا ۵ دیقه دیگه اونجا ..آسا عشقم مراقب خودت بلش من باید برم کار دارم
- کجا
× شب اومدم توضیح میدم
شب اومد خونه دیدیم دستشو بسته مثل اینکه تیر از بغل دستش رو شده بود ...
- کجا بودی . این چه سر و وضعیه
× توضیح میدم بت فقط الان میخوام چیزی نپرسی و فقط ارومم کنی
رفتم از دستش گزفتمو کمک کردم بشینه رد مبل بعد سرشو گذاشت رو شونم منم بی هیچ حرفی فقط موهاشو نوازش کردم که دیدم خوابش برد اروم یه بالشت گذاشتم زیر سرشو و دستمو از زیر سرش بیرون کشیدم رفتم کمک های اولیه رو اوردم خیلی اروم زخمشو بستم ...ساعتای ۱۰ صب بود کع پاشد
× صبت بخیر
- ممنون ( خشک جوابشو دادم بلکم بفهمه و توضیح بده برام )
× الان مثلا قهری باهام
- قهر نیستم فقط توضیح میخوام ( نشست رو صندلی و گفت که بشینم )
× چی شنیدی وقتی گوشیمو جواب دادی
- خب یکی هی میگفت قربان قربان
× هوف بلشه واست توضیح میدم ولی بلید قول بدی رابطمونو خراب نکنی چون من اگه تا الان چیزی نگفتم فقط میترسیدم کع تنهام بزاری
- بلید اول حرفاتو بشنوم
× باشه بلشه ،،، خب من ۴ سال پیش عضو گروه مافیایی هدف شدم راستش میدونی کع همه تردم کرده بودم اونجا تونستم خودی نشون بدمو نظر رئیس باندو جلب کردم خب توی ماموریت های زیادی شرکت کردم و خب رئیس خیلی از کارم راضی یود برا همون منو کرد یکی از مامور های اجرایی و عملیاتی همه اینا قبل این بود که با تو اشنا بشم بعد اینکه با تو اشنا شدم خواستم بیخیال بشم به رئیسم گفتم ولی گف چون یکی از مامور های اجراییم اگه الان از باند بزنم بیرون هم جون خودم به خطر میفته هم جون تو ، من ننیخوام اتفاقی برات بیفته میخوام ازت مراقبت کنم لطفا درکم کن
- باید فک کنم میخوام تنها بلشم ، میشه یکم تنهام بزاری ؟
× باشه من تا شب میرم بیرون اما اینو بدون من واقعا دوست دارم
- ممنون
رفتو من موندم و من ،گیج بودم سر در گم بودم درک اینهمه حرفایی که زد واسم سخت بود ،، میخوام با خودم رو راست باشم اون کسیه کع تمام این مدت مراقبم بود دوسم داره و دوسش دارم خواسته ترک کنه باندو ولی ترسیده جونمون به خطر بیفته همه اینا رو بخاطر من کرده من نمیتونم نادیدش بگیرم اما خب میخوام یه مدت باید تنها باشم مبخوام یه تصمیماتی بگیرم و یخ فکرایی تو سرمه برا عپلی کردنشون باید یه مدت کامل تنها باشم جداقل ۱ ماه
پارت 2 نویسنده sa
- خب اوم
بغلم کرد ،،، بعد اون ماجرا همه چی اوکی اوکی بود تا اینکه یه سال پیش کنار هم بودیم که گوشیش زنگ خورد ، رفته بود دس شویی منم برا اینکه قط نشه جواب دادم
● قربان کجایید کی میرسید
● قربان اینجا اوضاع زیاد خوب نی
کپ کردم.. قربان ؟
× آسا چیکار میکنی
- بیا گوشی با تو کار دارن
× ممنون .. چی کجا تا ۵ دیقه دیگه اونجا ..آسا عشقم مراقب خودت بلش من باید برم کار دارم
- کجا
× شب اومدم توضیح میدم
شب اومد خونه دیدیم دستشو بسته مثل اینکه تیر از بغل دستش رو شده بود ...
- کجا بودی . این چه سر و وضعیه
× توضیح میدم بت فقط الان میخوام چیزی نپرسی و فقط ارومم کنی
رفتم از دستش گزفتمو کمک کردم بشینه رد مبل بعد سرشو گذاشت رو شونم منم بی هیچ حرفی فقط موهاشو نوازش کردم که دیدم خوابش برد اروم یه بالشت گذاشتم زیر سرشو و دستمو از زیر سرش بیرون کشیدم رفتم کمک های اولیه رو اوردم خیلی اروم زخمشو بستم ...ساعتای ۱۰ صب بود کع پاشد
× صبت بخیر
- ممنون ( خشک جوابشو دادم بلکم بفهمه و توضیح بده برام )
× الان مثلا قهری باهام
- قهر نیستم فقط توضیح میخوام ( نشست رو صندلی و گفت که بشینم )
× چی شنیدی وقتی گوشیمو جواب دادی
- خب یکی هی میگفت قربان قربان
× هوف بلشه واست توضیح میدم ولی بلید قول بدی رابطمونو خراب نکنی چون من اگه تا الان چیزی نگفتم فقط میترسیدم کع تنهام بزاری
- بلید اول حرفاتو بشنوم
× باشه بلشه ،،، خب من ۴ سال پیش عضو گروه مافیایی هدف شدم راستش میدونی کع همه تردم کرده بودم اونجا تونستم خودی نشون بدمو نظر رئیس باندو جلب کردم خب توی ماموریت های زیادی شرکت کردم و خب رئیس خیلی از کارم راضی یود برا همون منو کرد یکی از مامور های اجرایی و عملیاتی همه اینا قبل این بود که با تو اشنا بشم بعد اینکه با تو اشنا شدم خواستم بیخیال بشم به رئیسم گفتم ولی گف چون یکی از مامور های اجراییم اگه الان از باند بزنم بیرون هم جون خودم به خطر میفته هم جون تو ، من ننیخوام اتفاقی برات بیفته میخوام ازت مراقبت کنم لطفا درکم کن
- باید فک کنم میخوام تنها بلشم ، میشه یکم تنهام بزاری ؟
× باشه من تا شب میرم بیرون اما اینو بدون من واقعا دوست دارم
- ممنون
رفتو من موندم و من ،گیج بودم سر در گم بودم درک اینهمه حرفایی که زد واسم سخت بود ،، میخوام با خودم رو راست باشم اون کسیه کع تمام این مدت مراقبم بود دوسم داره و دوسش دارم خواسته ترک کنه باندو ولی ترسیده جونمون به خطر بیفته همه اینا رو بخاطر من کرده من نمیتونم نادیدش بگیرم اما خب میخوام یه مدت باید تنها باشم مبخوام یه تصمیماتی بگیرم و یخ فکرایی تو سرمه برا عپلی کردنشون باید یه مدت کامل تنها باشم جداقل ۱ ماه
پارت 2 نویسنده sa
۳.۸k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.