آن دمی که میچکید از مژه هایم اشک من
آن دمی که میچکید از مژه هایم اشک من
در طلوعی بود و بر آن رفتن و خندیدنت
در غروبی که تو باز آیی و من در انتظار
تازه دیدن دارد این چشمان من با دیدنت
در طلوعی بود و بر آن رفتن و خندیدنت
در غروبی که تو باز آیی و من در انتظار
تازه دیدن دارد این چشمان من با دیدنت
۳.۴k
۲۶ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.